GSM-logo
خانهمقاله‌ها
کدام مشخصات در گوشی‌ها، کاربر را گمراه می‌کنند؟

کدام مشخصات در گوشی‌ها، کاربر را گمراه می‌کنند؟

بسیاری از ویژگی‌های گوشی‌های هوشمند امروزی که در ظاهر چشمگیر به‌نظر می‌رسند مانند امتیازهای بنچمارک، تعداد مگاپیکسل دوربین، نرخ نوسازی بالا یا روشنایی اوج نمایشگر در عمل اهمیت چندانی ندارند. تمرکز روی این موارد، گاهی باعث نادیده‌گرفتن فاکتورهای واقعاً مهم‌تر می‌شود.

 

۲۰ فروردین ۱۴۰۴

تبلیغات

home_header

یکی از نخستین کارهایی که هنگام بررسی خرید یک گوشی هوشمند انجام می‌شود، نگاه به جدول مشخصات فنی آن است. این کار در اصل اشتباه نیست، اما برخی از این مشخصات برخلاف ظاهر پرزرق‌وبرق‌شان تأثیر چندانی در تجربه‌ی واقعی کاربر ندارند و بهتر است بیش از حد به آن‌ها اهمیت داده نشود.

امتیازهای بنچمارک: عددهایی که لزوماً واقعیت را نشان نمی‌دهند

در سال‌های اخیر، کاربران تمایل دارند مدت بیشتری از گوشی‌های خود استفاده کنند و به‌ندرت آن‌ها را تعویض می‌کنند. در چنین شرایطی داشتن دستگاهی که در طول زمان عملکردی روان و پایدار ارائه دهد اهمیت بیشتری یافته است. برای رسیدن به این هدف، پردازنده‌ی قدرتمند قطعاً مؤثر است؛ اما این تنها عامل تعیین‌کننده نیست.

یکی از روش‌های رایج برای سنجش قدرت سخت‌افزاری گوشی‌ها استفاده از امتیازهای بنچمارک است. این تست‌ها عملکرد دستگاه را در شرایط مصنوعی و استاندارد اندازه‌گیری می‌کنند و عددی قابل‌مقایسه بین محصولات مختلف ارائه می‌دهند. اما مشکل آنجاست که این اعداد همیشه بازتاب دقیقی از عملکرد واقعی در شرایط روزمره نیستند.

امتیازهای بنچمارک

برخی شرکت‌های سازنده در گذشته متهم شده‌اند که به‌صورت هدفمند عملکرد گوشی را در زمان اجرای اپلیکیشن‌های سنگین مانند بازی‌ها محدود می‌کرده‌اند، اما هنگام اجرای برنامه‌های بنچمارک اجازه‌ی استفاده‌ی کامل از منابع سخت‌افزاری را می‌دادند تا امتیازی اغراق‌آمیز به دست آید. به‌عنوان نمونه در سال ۲۰۲۲، پلتفرم Geekbench گوشی‌های سری گلکسی S22 سامسونگ را به‌دلیل چنین اقدامی از لیست خود حذف کرد.

از سوی دیگر حتی اگر عدد بنچمارک بدون دست‌کاری هم باشد باز هم نمی‌تواند کیفیت نرم‌افزاری یا تجربه‌ی واقعی کاربر را به‌خوبی نشان دهد. گوشی‌های پرچمدار غالباً به‌خاطر بهینه‌سازی‌های دقیق و متمرکز نرم‌افزار حس روان‌تری به کاربر منتقل می‌کنند، نه صرفاً به‌خاطر توان پردازشی بیشتر. نکته‌ای که اغلب در برگه‌های مشخصات جایی ندارد و به همین دلیل نادیده گرفته می‌شود.

در عمل، گوشی‌های میان‌رده و اقتصادی امروزی آن‌قدر پیشرفته شده‌اند که برای انجام اکثر فعالیت‌های روزمره، از جمله مرور صفحات وب، تماشای ویدیو، استفاده از شبکه‌های اجتماعی و حتی اجرای بازی‌های نسبتاً سنگین، کاملاً کافی هستند. در نتیجه تمرکز بیش از حد روی امتیازهای بنچمارک به‌جای تمرکز بر تجربه‌ی واقعی کاربری راهنمای خوبی برای انتخاب نخواهد بود.

روشنایی پیک: عددی برای تبلیغ، نه برای کاربرد روزمره

روشنایی صفحه‌نمایش از دیگر مشخصاتی‌ست که برندها علاقه‌ی زیادی به نمایش آن دارند. عباراتی مانند "۴۵۰۰ نیت روشنایی در وان‌پلاس 13" یا "۶۵۰۰ نیت در ریلمی GT 7 Pro" بسیار فریبنده به نظر می‌رسند. اما این اعداد اغلب در عمل کاربردی ندارند و بیشتر جنبه‌ی تبلیغاتی دارند.

روشنایی پیک

در بررسی روشنایی نمایشگر سه نوع عدد مختلف باید از یکدیگر متمایز شوند. نخست، «روشنایی معمول» است که به حداکثر نوری گفته می‌شود که نمایشگر در حالت تنظیم دستی می‌تواند ارائه دهد و در استفاده‌ی عادی در محیط‌های داخلی بیشترین کاربرد را دارد. دوم، «حالت روشنایی بالا» یا HBM است که هنگام فعال بودن روشنایی خودکار و قرارگیری در محیط‌های بسیار پرنور مانند فضای باز یا زیر نور مستقیم خورشید به‌طور موقتی فعال می‌شود. و در نهایت، «روشنایی پیک» است که به بالاترین میزان روشنایی اشاره دارد که تنها در بخشی بسیار کوچک از صفحه (گاهی فقط یک پیکسل) و در شرایط کنترل‌شده آزمایشگاهی، هنگام نمایش محتوای HDR، برای لحظاتی کوتاه ایجاد می‌شود.

بنابراین روشنایی پیک عددی نیست که تجربه‌ی واقعی کاربر را منعکس کند. نمایشگرها نمی‌توانند این سطح از روشنایی را به‌طور مداوم حفظ کنند چراکه چنین کاری نه‌تنها موجب تخلیه‌ی سریع باتری می‌شود بلکه می‌تواند به چشم نیز آسیب برساند.

به‌جای توجه به روشنایی پیک تمرکز بر روشنایی معمول و همچنین حالت روشنایی بالا منطقی‌تر است چرا که این دو شاخص بیشترین ارتباط را با استفاده‌ی واقعی روزمره دارند. با این حال، بسیاری از شرکت‌ها اطلاعات مربوط به روشنایی معمول را اعلام نمی‌کنند، چراکه به‌صورت عمدی این مقدار را پایین نگه می‌دارند تا از مصرف انرژی زیاد جلوگیری و راحتی چشم حفظ شود. در چنین مواردی، مراجعه به بررسی‌های مستقل و آزمایشگاهی توسط منابع معتبر می‌تواند اطلاعات دقیق‌تری در اختیار قرار دهد.

مگاپیکسل دوربین: عددی برای سرگرم شدن کاربر

عملکرد واقعی دوربین یک گوشی هوشمند صرفاً به عدد مگاپیکسل آن بستگی ندارد. کیفیت تصاویر به مجموعه‌ای از عوامل سخت‌افزاری و نرم‌افزاری بستگی دارد که در سال‌های اخیر با رشد چشمگیر عکاسی محاسباتی نقش نرم‌افزار در آن پررنگ‌تر شده است.

مگاپیکسل دوربین

در میان تمام مشخصاتی که درباره‌ی دوربین‌های گوشی مطرح می‌شود، «مگاپیکسل» رایج‌ترین و البته گمراه‌کننده‌ترین مورد است. این تصور وجود دارد که افزایش تعداد مگاپیکسل‌ها یعنی افزایش تعداد سلول‌های حساس به نور روی سنسور و به معنای بالا رفتن کیفیت عکس است؛ اما در واقع، تنها مزیت اصلی مگاپیکسل بالاتر این است که اجازه می‌دهد تصویر با وضوح بیشتری ذخیره شود و امکان بزرگ‌نمایی بدون افت جزئیات فراهم گردد.

با این حال، چنین تصاویری دارای حجم بیشتری هستند و ذخیره‌سازی آن‌ها فضای بیشتری از حافظه‌ی گوشی را اشغال می‌کند. همچنین سرعت شاتر کاهش می‌یابد که ممکن است ثبت لحظات سریع یا گرفتن عکس‌های پیاپی را دشوار کند.

به همین دلیل، در اغلب گوشی‌ها رزولوشن پیش‌فرض دوربین به‌طور عمدی پایین‌تر از بیشینه‌ی توان حسگر تنظیم می‌شود؛ زیرا در بیشتر شرایط نوری، حتی در شب، کیفیت تصویر در این تنظیمات پایین‌تر، کاملاً رضایت‌بخش و کاربردی است.

افزون بر این، بیشتر کاربران عکس‌های خود را از طریق پیام‌رسان‌ها یا شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند جایی که تصاویر به‌صورت خودکار فشرده می‌شوند. بنابراین کیفیت بالای اولیه‌ی تصویر معمولاً توسط دریافت‌کننده قابل مشاهده نیست مگر آنکه تصویر به‌صورت فایل اصلی از طریق ایمیل یا ابزارهایی مانند Quick Share ارسال شود.

در مقابل، عاملی که تأثیر بسیار بیشتری بر کیفیت نهایی تصویر دارد اندازه‌ی حسگر دوربین است. هرچه سنسور بزرگ‌تر باشد نور بیشتری جذب می‌شود و این مسئله باعث بهبود گستره‌ی دینامیکی، کاهش نویز در نور کم و در نهایت ثبت تصاویر با وضوح روشنایی و جزئیات بهتر می‌شود. همچنین عمق میدان کاهش می‌یابد و امکان گرفتن عکس‌های پرتره با پس‌زمینه‌ی تار و افکت بوکه زیباتر بسیار آسان‌تر می‌شود.

با این حال، محدودیت‌های فیزیکی گوشی‌های هوشمند از جمله اندازه‌ی جمع‌وجور آن‌ها اجازه نمی‌دهد سنسورهای بزرگ‌تری در بدنه‌ی آن‌ها جا داده شود. برای جبران این محدودیت، سازندگان گوشی از الگوریتم‌های پردازش تصویر پیچیده‌ای بهره می‌برند تا کیفیت عکس‌ها حتی با سخت‌افزار محدود نیز در سطح مطلوبی باقی بماند. در نتیجه نمی‌توان صرفاً با نگاه به مشخصاتی مانند مگاپیکسل درباره‌ی کیفیت واقعی دوربین قضاوت کرد. بررسی نمونه‌عکس‌ها، آزمایش‌های تخصصی، و در نظر گرفتن نرم‌افزار پردازش تصویر معیارهای دقیق‌تری برای انتخاب دوربین مناسب هستند.

محافظ شیشه‌ای صفحه‌نمایش

یکی از تصورات رایج هنگام خرید گوشی‌های پرچمدار این است که چنین دستگاه‌هایی به لطف بهره‌گیری از شیشه‌های مقاوم‌تر دوام بسیار بالاتری در برابر خط و خش و شکستگی دارند. اما واقعیت این است که مقاومت شیشه‌های استفاده‌شده در گوشی‌های رده‌بالا، تفاوت قابل توجهی با نمونه‌های مشابه در گوشی‌های میان‌رده ندارد.

محافظ شیشه‌ای صفحه‌نمایش

در تولید شیشه‌های حرارت‌دیده مانند گوریلا گلس، ایجاد تعادل میان دو ویژگی اصلی سختی برای مقاومت در برابر خراش و انعطاف‌پذیری برای مقاومت در برابر شکست، کاری بسیار دشوار است. افزایش سختی باعث می‌شود شیشه در برابر خط‌وخش مقاوم‌تر باشد اما در عوض شکنندگی آن بیشتر می‌شود. برعکس، انعطاف‌پذیری بیشتر مقاومت در برابر سقوط را بالا می‌برد اما از سختی و در نتیجه مقاومت در برابر خراش می‌کاهد.

همان‌طور که ویلیام ال. جانسون، استاد علم مواد در مؤسسه‌ی فناوری کلتک، در مصاحبه‌‌ای  توضیح داد که "افزایش فرآیند حرارت‌دهی باعث می‌شود شیشه در برابر خم شدن کلی مانند افتادن گوشی مقاومت بیشتری پیدا کند. اما این کار لزوماً سختی شیشه را افزایش نمی‌دهد و حتی ممکن است آن را کاهش دهد. این سختی است که نقش اصلی را در مقاومت در برابر خراش ایفا می‌کند."

این توضیح علمی به‌خوبی نشان می‌دهد که چرا هنوز هم نمایشگر گوشی‌های تاشو به‌شدت حساس و شکننده باقی مانده‌اند. اگر دستیابی همزمان به شیشه‌ای سخت و منعطف ممکن بود، گوشی‌های تاشو دیگر نیازی به مراقبت ویژه نداشتند.

در فضای مجازی، به‌ویژه در انجمن‌هایی مانند Reddit، بارها گزارش‌هایی منتشر شده که نشان می‌دهد حتی گوشی‌هایی با قیمت‌های بالا، در همان هفته‌ی اول استفاده دچار خراش‌های سطحی شده‌اند. علاوه بر این، زاویه‌ی برخورد گوشی هنگام سقوط تأثیر به‌مراتب بیشتری بر شکستن صفحه‌نمایش دارد تا نوع شیشه‌ی به‌کار رفته در آن.

با وجود تمام تبلیغات پر زرق و برق درباره‌ی استحکام شیشه‌ی گوشی‌های پرچمدار  بهترین راه‌حل برای محافظت از نمایشگر همچنان استفاده از قاب محافظ و گلس (محافظ صفحه‌نمایش) است. این اقدامات ساده اما مؤثر هزینه‌ی تعمیرات سنگین را کاهش می‌دهند و عمر مفید دستگاه را افزایش می‌دهند صرف‌نظر از آنکه گوشی از چه برندی باشد یا چه قیمتی داشته باشد.

نرخ نوسازی نمایشگر: عوض شدن عدد استاندارد به ۱۲۰ هرتز 

در سال‌های اخیر، نرخ نوسازی نمایشگر دیگر به عنوان یک ویژگی متمایزکننده بین گوشی‌ها شناخته نمی‌شود، چرا که به‌نوعی به یک استاندارد صنعتی تبدیل شده است. تقریباً تمامی گوشی‌های هوشمند امروزی به جز آیفون‌های معمولی (غیر پرو) و برخی مدل‌های پایین‌رده‌ی اندرویدی از نمایشگرهایی با نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز بهره می‌برند. این مقدار برای اغلب کاربران کاملاً مناسب و کافی است و تجربه‌ای روان و لذت‌بخش از کار با گوشی، اسکرول در صفحات، و اجرای انیمیشن‌ها ارائه می‌دهد.

هرچند در گوشی‌های مخصوص بازی شاهد نرخ‌های بالاتری مثل ۱۴۴، ۱۶۵ یا حتی ۲۴۰ هرتز هستیم، اما این اعداد بیشتر برای جلب توجه در تبلیغات به‌کار می‌روند تا اینکه تفاوت ملموس و خاصی در استفاده‌ی روزمره داشته باشند. تفاوت بین ۱۲۰ و ۱۴۴ هرتز تنها در شرایط خاص و با دقت بسیار زیاد قابل تشخیص است، و از این عدد به بعد، تأثیر افزایش نرخ نوسازی بر روان بودن تصویر با بازدهی کاهشی مواجه می‌شود، یعنی هر چه نرخ نوسازی بالاتر برود میزان بهبود تجربه‌ی بصری کمتر می‌شود.

این موضوع درباره‌ی وضوح نمایشگر نیز صدق می‌کند. برخی از گوشی‌های پرچمدار اندرویدی به نمایشگرهایی با وضوح ۱۴۴۰p یا همان Quad HD مجهز هستند. در تئوری، این وضوح بالاتر باید منجر به بهبود شفافیت تصویر، افزایش وضوح متون و نمایش دقیق‌تر جزئیات شود. اما در واقعیت تفاوت بین 1080p (Full HD) و 1440p برای چشم انسان، به‌ویژه روی نمایشگرهای کوچک گوشی، بسیار اندک و در بسیاری از موارد غیرقابل تشخیص است.

علاوه بر این، افزایش وضوح نمایشگر به‌طور مستقیم مصرف باتری را بالا می‌برد، چرا که پردازنده گرافیکی باید تعداد پیکسل‌های بیشتری را پردازش کند. به همین دلیل، بسیاری از برندها از جمله سامسونگ رزولوشن پیش‌فرض نمایشگر را حتی در گران‌ترین مدل‌های خود روی 1080p تنظیم می‌کنند تا تعادل بهتری بین کیفیت تصویر و مصرف انرژی ایجاد شود.

در نهایت، بررسی مشخصات فنی گوشی هنگام خرید تصمیمی هوشمندانه است، اما باید به این نکته توجه داشت که برخی ویژگی‌ها صرفاً جنبه‌ی عددی یا تبلیغاتی دارند و در استفاده‌ی واقعی تفاوت چشمگیری ایجاد نمی‌کنند. تمرکز بر ویژگی‌هایی که تأثیر ملموسی بر تجربه‌ی کاربری دارند مانند کیفیت نرم‌افزار، عملکرد باتری، کیفیت دوربین در شرایط نوری مختلف، یا پشتیبانی نرم‌افزاری بلندمدت بسیار مهم‌تر از غرق شدن در اعداد بزرگ اما کم‌اثر روی کاغذ است.

در دنیای امروز که بیشتر مشخصات مهم نمایشگرها استاندارد شده‌اند، بهتر است به جای توجه صرف به اعداد، به کیفیت تجربه‌ی واقعی با دستگاه توجه شود.