LG KM900

یکی از مهیج­ترین گوشی­های فصل که همان LG KM900 Arena می­باشد به دفتر ما باز می­گردد و این بار قرار است مدت بیشتری پذیرای او باشیم. پس از یک شروع جنجالی چه در فروش و چه در بازدید آن، مسلم بدانید که Arena از نظر LG بزرگترین چیزی است که می­توان دید. در این شرایط اقتصادی هیچ شرکتی نمی­تواند اشتباهات زیادی را مرتکب شود. پس بهتر است در همین شرایط به بهترین نحو کار کند تا شاید به آرزوهای بزرگش برسد.

این گوشی برای اولین بار در فوریه در کنگره جهانی موبایل (MWC) توجه ما را به سوی خود کشانید. بیایید ببینیم این شانس را دارد که ما را پای نکات جدیدش میخکوب کند یا نه.

 

   

-          صفحه نمایش 3 اینچی لمسی TFT با قابلیت نمایش 16 میلیون رنگ و رزولوشن 800×480 پیکسل

-          اینترفیس کاربری لمسی کلاس S

-          پشتیبانی از 3 باند EDGE/ GPRS/ GSM

-          3G به همراه ‏ HSDPA‏ ‏(7.2‏‏ مگابیت در ثانیه)‏

-          گیرنده GPS به همراه A-GPS و Wi-Fi

-          دوربین 5 مگاپیکسلی به همراه فوکوس اتوماتیک و لنز Schneider – Kreuznach، فلاش LED و قابلیت ژئوتگینگ

-            ( 480×720‏‏‏ پیکسل ) D1‏‏‏ با سرعت 30 فریم در ثانیه، VGA با سرعت 30 فریم در ثانیه، QVGA حرکت سریع و حرکت آهسته

-          حافظه داخلی 8 گیگابایتی

-          درگاه کارت حافظه Micro SD

-          خروجی هدفون 3.5 میلی­متری استاندارد و خروجی TV

-          پشتیبانی از USB

-          بلوتوث نسخه 2 با A2DP

-          شتاب­سنج برای چرخش خودکار تصویر با چرخش صفحه

-          ورودی مالتی­تاچ

-          شتاب­دهنده سخت­افزاری 3D

-          پشتیبانی از DivX و XVid

-          استفاده از سیستم دالبی برای بالابردن صدای موبایل

-          رادیو به همراه فرستنده FM

-          نمایش فایل­های آفیس

-          شماره­گیر هوشمند

 

-          عدم وضوح و خوانا بودن صفحه­نمایش در نور آفتاب

-          ناکارآمدی فلاش دوربین

-          عدم وجود نرم­افزار سخن­گوی هدایت­کننده GPS

-          عدم وجود پورت USB استاندارد

-          ضبط ویدئو با فرمت 3GP

-          نهایت حجم فایل­های قابل ضمیمه کردن در نامه الکترونیکی 1 مگابایت است

-          پشتیبانی محدود از فایل­های XVid و DivX

 

راحتی کار با این گوشی تا به حال نظیر نداشته و کارایی و ظاهر شیفته­کننده آن جای حرفی باقی نمی­گذارد و شروع به فتح دنیای گوشی با یک طوفان کرده است.

ما فکر نمی­کنیم که در حد و اندازه­های طوفانی که توسط اینترفیس­های کاربری iPhone ارائه شد ظاهر شود اما بسته کامل آن می­تواند همانطور ما را شگفت­زده کند.

 

اساسا به این دلیل که این گوشی هیچ­یک از محدودیت­های عجیب و غریب iPhone اولیه مانند فقدان رادیو، فقدان بلوتوث و غیره را ندارد حیرت­انگیز خواهد بود. به جای آن محدودیت­ها آرنا به صورت گوشی ظاهر می­شود که تمامی ویژگی­ها را دارد.

محتویات بسته ی خریداری شده

LG با KM900Arena راه کاملا متفاوت دیگری را در پیش گرفت و سعی کرد تا آنجا که امکان دارد قیمت را پایین بیاورد که البته این موضوع باعث شد تنها ضروریات در بسته این محصول باقی بماند.

این گوشی دارای یک شارژر، هندزفری یک تکه و یک کنترل جالب یک دکمه­ای است. همچنین یک کابل USB، Mini CD و نرم‏افزار موردنیاز برای همزمان­سازی با کامپیوتر و یک دفترچه راهنما هم دریافت خواهید کرد.

در جعبه آن کارت حافظه وجود ندارد اما به علت وجود حافظه داخلی 8 گیگابایتی سخاوتمندانه خود گوشی، زیاد دلتنگ کارت حافظه نخواهید شد.

 

 

ابعاد LG KM900 Arena،‏ ‏12 ‏× 55.3‏‏ ‏×‏ ‏105.9 ‏میلی­متر است که این ویژگی گوشی را در زمره گوشی­هایی قرار می­دهد که با وجود اینکه عملکردشان تماما لمسی است اما در اندازه­های فشرده­تری هستند.

 

این گوشی طراحی جذاب و یک قاب فلزی در جلو و یک پوشش آلومینیومی کاملا ساده در پشت دارد.

 

صفحه نمایش این گوشی توانایی نمایش 16 میلیون رنگ را در صفحه 3 اینچی لمسی خود دارد. اگر در این گوشی برای مقابله با گوشی‏های اخیر سامسونگ OLEDدار، از تکنولوژی TFT استفاده شده است. اما هنوز هم کیفیت تصویر بی­نقصی را ارائه می­دهد. میزان روشنایی و کنتراست در حد عالی و قابل مقایسه با بهترین­ها در کلاس کاری خود هستند.

 

احتمالا بخشی از توضیح برای این موضوع، این حقیقت است که LG KM900 Arena یکی از پرپیکسل­ترین صفحات نمایش را در بازار دارد. رزولوشن 800×480 که در صفحه­ای 3 اینچی گنجانده شده باشد باعث به وجود آمدن صفحه­ای می­شود که تعداد پیکسلها در هر اینچ آن در مقایسه با تمام گوشی­های دیگر بیشتر است.

کارآمدی تکنولوژی تاچ­اسکرین صفحه آن، اطمینان خاطر می­دهد که در این گوشی برای یک کلیک کردن تنها باید به لطافت هرچه تمام‏تر کمی صفحه آن را لمس کرد. از جنبه منفی که به آن بنگریم، این کارایی را ندارد که بتوان با یک قلم استیل روی آن به­عنوان صفحه یادداشت چیزی نوشت.

حساسیت تشدید شده این صفحه به صورت ماهرانه­ای با سخت­افزار قدرتمندش در زیر جلوه تن­ناز این گوشی با هم ترکیب شده و باعث ایجاد پاسخگویی عالی صفحه نمایش شده است.

شتاب­دهنده گرافیکی سه­بعدی اعمال شده در گوشی و CPU قدرتمند آن این اطمینان خاطر را حاصل می­کند که به محض اینکه انگشت شما صفحه را لمس کند، گزینه­ای را که روی آن کلیک کرده­اید انتخاب شده است. تاخیرهای معدودی تا به حال در کار آن دیده شده­اند، اما دلیل وقوع چنین تاخیرهایی موضوع دیگری است و موضوع بحث در اینجا نیستند.

متاسفانه خوانایی و وضوح تصویر این گوشی در نور آفتاب بسیار ضعیف است مانند بسیاری دیگر از گوشی­های LG. دیگر عوامل کارآمد روی پنل جلویی LG Arena، earpiece (خروجی صدای مخاطب) و دوربین تماس ویدئویی در بالا و سه دکمه حساس به تماس در پایین هستند.

این دکمه­ها شامل یک میان­بر به اینترفیس مکعبی و دو کلید عملکرد مکالمه استاندارد تماس گرفتن و قطع تماس می­شوند. این کلیدها بازخورد مشابهی هنگام عبور از یک تماس به تماس دیگراز خود بروز می­دهند. واضح است که تلاش و تحقیق بسیاری برای ثابت نگه داشتن این بازخورد در تلفن انجام شده و هرچه کاربر در استفاده از آنها ورزیده­تر شود، کاربرد آنها بیشتر جلوه می­کند.

 

در پهلوی سمت چپ KM900 پورت USB وجود دارد که در زیر یک پوشش کشویی زیبا از خاک و آلودگی دور مانده است. متاسفانه ال­جی هنوز هم از پورت اتصال انحصاری خودش به جای یک Mini USB یا Micro USB که راه حل استانداردتری است استفاده می­کند.

 

مسلما ما انتظار داریم که استاندارد Micro USB هرچه زودتر راه خودش را به تمامی گوشی­ها پیدا کند تا جایی که یک USB ساده جوابگوی نیازهای تمام گوشی­های یک فرد باشد.

در پهلوی سمت راست گوشی، کلیدهای تنظیم صدا و دوربین قرار دارند. این کلیدها آنقدر کوچکند که به وضوح می­توان فهمید که کسی که آنها را طراحی کرده به جای کارآمدی فقط به فکر جنبه تزئین گوشی بوده است.

 

 

پایین این گوشی به صورت بسیار جالبی ساده است. در این قسمت هیچ کلید کنترل یا هر چیز دیگری مانند آن وجود ندارد.

 در بالای سر گوشی کلیدهای روشن و خاموش کردن آن، خروجی 3.5 میلی­متری هدفون و کلید بازکردن درب پشت گوشی قرار دارند که در این میان خروجی هدفون از پوششی برخوردار نیست و دست آخر با خاک و آلودگی پر می­شود.

 

پشت LG900 پذیرای یک دوربین 5 مگاپیکسلی با لنز Schneider-Kreuznach و فلاش LED می­باشد. هیچ پوششی برای لنز دوربین درنظر گرفته نشده است و این بدان معناست که افتادن خدشه روی شیشه دوربین در بلندمدت تضمین شده است.

 

تنها چیز دیگری که ممکن است جالب توجه باشد محل قرارگیری میکروفون دوم در زیر گوشی است. این میکروفون برای ضبط صدا حین ضبط یک ویدئو می­باشد.

باتری در زیر پوشش آلومینیومی پشت گوشی قرار داشته و به مدت 300 ساعت به صورت استندبای، 3 ساعت و 50 دقیقه مکالمه مداوم یا 30 ساعت پخش آهنگ شارژ نگه می­دارد. البته با چنین میزان هولناکی از پیکسل­ها و دیگر کاربردهای انرژی بری مثل Wi-Fi نمی‏توان انتظار نگاه داشتن شارژ بیش از یک روز را از چنین باتری داشت.

درگاه مخصوص کارت حافظه Micro SD هم در زیر پوشش باتری قرار دارد اما به راحتی قابل دسترسی است. ما توانستیم با یک کارت Micro SD 16 گیگابایت، توانایی این گوشی را در سازگاری با این کارت حافظه تایید کنیم. LG به ما قول داده که این گوشی قابلیت کار با کارت 32 گیگابایت را هم به محض اینکه این کارت وارد بازار شود خواهد داشت.

کیفیت ساخت کلی این گوشی بالا بوده و با دوام به­نظر می­رسد.

 

یک اینترفیس با طراحی خوب و کارایی روان، از مهمترین مشخصه­های امروزی یک تلفن است و iPhone و موفقیتش در بازار، بارزترین مثال برای این مسئله است. LG، Arena را با نقطه قوت جدیدش که یک اینترفیس کاربری کلاس S می­باشد مجهز کرده و علنا اینترفیس عوض شونده بازی­های Apple را در نمای آن قرار داده است.

صفحه لمسی پرقابلیت آن کاملا حساس بوده و بازخورد لمسی آن، همیشه در لیست ویژگی­های LG قرار داشته است.

شتاب­دهنده گرافیکی سخت­افزاری، از ملزومات است که به وسیله آن به همه کاربردهای دستگاه، حالتی روان و نرم بخشیده شده است.

کلاس S این گوشی بر اساس اینترفیس­های کاربری پیشین LG ساخته شده است و به همین خاطر است که به رغم به روز شدن­های بسیار متعدد، هنوز آشنا به­نظر می­رسد.

در همان ابتدای اینترفیس کاربری، 4 صفحه اولیه وجود داشته که اینها اینترفیس کاربری صفحه اول را به چهار قسمت Widgets(برنامه­های کوچک)، Contacts(مخاطبین)، ‏ Multimedia(مالتی‏مدیا) و Shortcut (میانبرها) تقسیم می­کند که به راحتی قابل کنترل هستند.

یک مورد جدید و چشمگیر، اینترفیس مکعبی می­باشد. چهار صفحه اول روی وجوه یک مکعب قرار دارند که شما می­توانید وجوه این مکعب را با گذاشتن و کشیدن و برداشتن انگشتان بچرخانید. با فشاردادن کلید وسط می­توانید تصویر را Zoom out کرده و مکعب را چرخانده تا صفحه اولیه موردنظر را انتخاب کنید.

صفحه اول میانبرها برای LG Cookie و LG Prada2 آشناست. فضای خالی آن می­تواند توسط میانبرهای مختلفی برای کاربردهای متفاوت پر شود. اما باتوجه به حضوی منویی چنان کارآمد، نمی­دانیم که آیا اصلا حضور چنین صفحه­ای لازم است یا خیر.

صفحه اول Widgets دسته­ای از برنامه­هایی است که پیش از این در گوشی­های LG یا Samsung قدیمی­تر وجود داشت. این صفحه شامل ساعت، تقویم، ساعت جهانی، Weather bug، میانبرهای بازی­ها، برنامه رادیویی FM، دفترچه یادداشت، اطلاعات گوشی و یک ماشین­حساب است.

Messaging که در بالای قسمت Widgets می­بینید، جزو ضمایم جدید است و اجازه دسترسی سریع به پیام­های صوتی، متنی یا ایمیل را به شما می­دهد. علاوه بر آنچه گفته شد تعداد شماره­های رخدادهای جدید را در هر یک از بخش­های نام­برده در بالای صفحه Widget می­توانید ببینید.

 

 

 

سومین دیوار مکعب شامل صفحه اول مخاطبین می­باشد یعنی جایی که شما می­توانید برای مخاطبین مختلف عکس قرار داده و بدین ترتیب دسترسی را به شماره و دیگر گزینه­های تماس و پیام آسان­تر می­کنید.

اینها در یک توالی چرخان نمایش داده می­شوند یعنی شبیه به همان روشی که در آن صفحه اول مالتی­مدیا توسط چهار عکس و آهنگها نشان داده شده است.

این سلسله­ها هرکدام به تماس حساس بوده و گاهی در استفاده از زمان موثر هستند. از همه جالب­تر اینکه این افکت­های سه بعدی در اینترفیس فقط محض زیبایی است و هیچ دلیل کاربردی دیگری ندارد.

تفاوتی ندارد که شما کدام اینترفیس را انتخاب می­کنید، اینترفیس کاربری هرگز در زمینه گرافیک­های جذاب، انیمیشن­های لطیف، انعکاس­ها، جلوه­های ویژه سه بعدی، محو کردن لرزه­ها کم نمی­آورد و یک صفحه­نمایش WVGA 3 اینچی به شما اطمینان خاطر می­دهد که کیفیت تصویر استثنایی است.

 

دسترسی به منوی اصلی LG Arena از راه میانبر مخصوص آن روی صفحه اولیه امکان­پذیر است. نکته جدید در این مورد چیدمان آن است. به جای استفاده از 4 گزینه در یک ستون عمودی، از چیدمان 4 ردیف گزینه استفاده شده که به صورت افقی قرار گرفته‏اند. بدین ترتیب تمام گزینه­ها بدون نیاز به حرکت روی تب­ها قابل دسترسی هستند.

از آن هم بهتر اینکه در صورتی که گوشی را به یک طرف خم کنید تمام گزینه­های موجود باز هم نشان داده می­شوند با اشکال کوچکتر، ولی فقط اسم روی آنها نوشته نمی­شود و این گزینه­ها کاملا با صفحه فیت می­­شوند.

LG Arena باز هم یک منوی چندکاره (Multi Tasking) را به کار گرفته که تحت اختیار یک کلید در وسط است که باید آن را گرفته و نگاه داشت. این نیز یکی دیگر از راههای دست­یابی به برنامه­های پر استفاده است.

این چندکاره بودن محدود است. یعنی تنها دو کار را با هم می­توان انجام داده و در ضمن برنامه­هایی که با جاوا کار می­کنند دیگر برنامه­ها را مختل می­کنند. انتخاب ردیف Status در بالای صفحه باعث حضور یک منوی نیمه واضح می­شود که می­تواند Wi-Fi و بلوتوث را کنترل و روشن و خاموش کرده، پروفایل­ها را تغییر داده و رخدادهای جدید را مشاهده کرد.

متاسفانه این منوی مدیریت­کننده ارتباط، تنها روی صفحه اصلی موجود است و اگر در اینترفیس قابل استفاده بود، استفاده از آن بسیار راحت­تر بود.

LG Arena دارای یکی از جذاب­ترین دفترچه تلفن­هایی است که می­توان با لمس کردن صفحه حساسش با آن کار کرد. لیست مخاطبین دارای مجزا­کننده­های باریکی است که بر اساس ترتیب حروف الفبا قرار گرفته­اند. با وجود اینکه زیاد گسترده نیست. هر مخاطب دارای یک عکس، یک اسم و یک علامت سبز تلفن است که برای شماره­گیری سریع صوتی طراحی شده است. دسترسی به اطلاعات کامل یک مخاطب توسط کلیک کردن روی مخاطب موردنظر انجام می­شود. بدین منوال که ریز جزئیات مخاطب به صورت صفحه­ای که از صفحه مخاطب رو به پایین باز می­شود ظاهر می­شود. این صفحه باز شده بین این مخاطب و مخاطب بعدی قرار می­گیرد. همچنین در آنجا می­توانید عملیات دیگر مانند: ایجاد تماس، کار با قسمت Messaging و تصحیح برنامه­ریزی­ها را انجام دهید.

 

 

 

مانند بیشتر اینترفیس­های KM900 Arena، دفترچه تلفن هم بسیار به لمس کردن حساس است و سرعت کارایی گزینه­ها در آن بدون هیچ تاخیری بالا بوده و این تنها گوشی موجود در بازار است که واکنش­های آن به اندازه iPhone روان است. یک نوار لغزنده در سمت راست وجود دارد که بالا و پایین رفتن در دفترچه تلفن را برای شما آسان می­کند.

صد البته که یک گزینه جستجو هم در بالای لیست مخاطبین قرار دارد. دیگر راه دستیابی به آن، گزینه اختصاص داده شده به آن در گوشه سمت چپ و بالاست. همچنین گزینه New Contact را نیز خواهید یافت. صفحات موجود کاملا استاندارد بوده و آنچه به ذهن شما می­رسد را ارائه می­دهند.

و در پایان می­توانید یک میانبر را روی صفحه اولیه عکس مخاطب قرار دهید. بدین ترتیب که آن ستاره کوچک کناره هر مخاطب را انتخاب کنید.

بدین ترتیب این مخاطب به صورت خودکار در مکان مناسبش ظاهر شده و می­توانید نوع ترتیب آنها را با لمس کردن و نگاه داشتن آن در صفحه اول مخاطبین تغییر دهید. نکته عجیب و غریب اینکه در این قسمت عکسی را که می­خواهید بگذارید باید با رزولوشن 480×480 بوده باشد. هیچ قسمت دیگری در این گوشی وجود ندارد که عکسی با این اندازه­ها را طلب کند. اما در این قسمت هنوز اندازه کوچکتر در این زمینه قابل قبول نیست.

 

LG Arena همانطور که حق دارید انتظار داشته باشید، تماس­های تلفنی را بدون نقص صورت می­دهد. شماره­گیر گوشی توسط یک صفحه­کلید شماره­دار که روی صفحه ظاهر می­شود انجام داده می­شود و دیگر از شماره­گیری با صفحه­کلید سخت‏افزاری خبری نیست.

 

شماره­گیر هوشمند هم در این قسمت حضور دارد. مانند همیشه می­توانید اعداد را تایپ کرده و بلادرنگ پیشنهادهایی به شما ارائه می‏شوند. ثبت تماس­ها هم توسط دکمه سخت­افزاری موجود در زیر صفحه قابل دسترسی می­باشد و ما را به یاد صفحه باز شده در زیر اسم مخاطب در دفترچه تلفن می­اندازد. اما اطلاعاتی که شما در اینجا دریافت می­کنید، مدت زمان مکالمه، تاریخ و ساعت آن است.

بلندگوی این گوشی در آزمودن کارکرد بلندگوی ما، نمره خوبی دریافت کرد.

 

 

 

 

تنها دو انتخاب در منوی اصلی وجود دارد. پیام­رسانی و ایمیل

LG Arena، ارسال و دریافت SMS، MMS و ایمیل را پوشش می­دهد. پیام­ها به سادگی در یک لیست استاندارد طبقه­بندی و بر اساس تاریخ مرتب شده­اند. شما می­توانید یک فیلتر یا اخطارهای MMS و SMS را هم انتخاب کنید. طبق روال معمول، inbox در مکان پیش­فرض خود قرار دارد. اما شما می­توانید آن را با Outbox، Sent، Draft یا My Folder عوض کنید.

 

برای تایپ کردن، هم می­توانید از یک صفحه­کلید مالتی­تب استفاده کنید و هم می­توانید گوشی را چرخانده و از صفحه­کلید QWERTY لمسی استفاده کنید. در هر صورت بازخورد لمسی خواهید داشت و فرایند تایپ کردن بسیار دقیق است. اگرچه دکمه­های QWERTY مقداری کوچک هستند. در هر حال متشکر از صفحه­نمایش قابل این گوشی که هم مانند صفحه­کلید QWERTY در iPhone خوش واکنش و هم بدون تاخیر است.

 

وقتی که به بحث ایمیل می­رسیم، راه­اندازی LG Arena هم به بی­دردسری پیشینیانش است. اضافه کردن یک اشتراک ایمیل در این طرح هوشمند مثل آب خوردن است. مثلا برای یک اشتراک G-Mail تنها کاری که باید بکنیم این است که جاهای خالی فرم اشتراک را پر کنیم. تنظیمات Connection به صورت خودکار اصلاح شدند.

   

در صورتی که اشتراک پست الکترونیک شما به صورت دستی آماده شده است، دسته­ای از تنظیمات وجود دارد که شما باید آنها را وارد کنید. هر دوی پروتکل­های pop3 و IMAP4 در این گوشی پوشش داده شده­اند و شما می­توانید طوری آن را تنظیم کنید که پست الکترونیک جدید یک صفحه ورودی از پیش تنظیم شده به همراه تنظیمات مخصوص آن برای طی کردن به صورت خودکار اصلاح شود. سرویس­دهنده ایمیل، SSL را نیز تحت پوشش دارد.

 

بیشترین حجم فایل قابل ضمیمه کردن به نامه­های الکترونیک ورودی و خروجی یک مگابایت است که البته این مقدار اصلا برای یک عکس 5 مگاپیکسلی کافی نیست.

در LG Renoir این مقدار 2 مگابایت بود که باز هم محدودیت دارد اما قابل قبول­تر است.

فایل­های PDF و آفیس را می­توان باز کرده و به صورت مستقیم داخل ایمیل آنها را مشاهده کرد. زمانی که پیام­هایتان را دانلود کردید می­توانید از جستجو برای یافتن یک ایمیل خاص استفاده کرده یا آنها را با فیلترهای متفاوتی از قبیل تاریخ، فرستنده، اولویت، خوانده شده/ خوانده نشده، موضوع، حجم و ... تقسیم­بندی کنید.

 

LG Arena دارای 8 گیگابایت حافظه داخلی می­باشد. البته این مقدار توسط اسلات کارت حافظه Micro SD قابل افزایش است. وارد کردن کارت حافظه در اسلات کارت، کار ساده­ای است. اما اسلات در این گوشی زیر پوشش باتری قرار دارد. ما هم تایید می­کنید که کارت­های 8 و 16 گیگابایتی Micro SD در دستگاه تحت اختیار ما به خوبی جواب دادند.

در LG KM900، File Manager در منوی اصلی قرار گرفته است و شامل پوشه­های تنظیم کارخانه­ای مجزا می­شود اما شما می­توانید مندرجات مختلفی در آنها قرار دهید.

جستجو کردن یک فایل، در کل کار سریعی است حتی هنگامی که روی کارت حافظه شما تعداد زیادی عکس (درمورد ما بیش از 800 عدد بود) وجود دارد. همزمان نمی­توان فایل­های روی حافظه بیرونی و حافظه داخلی را با هم جستجو کرده که البته در برخی گوشی­های قبلی امکان­پذیر بود. البته این موضوع یک مزیت است چرا که دیگر همیشه فایل­های Micro SD را پیش از دیگر فایل­ها نمی­بینید.

 

 

LG Arena دوحالت گالری را بر اساس نحوه قرار گرفتن گوشی ارائه می­کند. درحالت پرتره، عکس­ها و ویدئوها در یک شبکه بر اساس تاریخ، اسم یا نوع نشان داده می­شوند و این در حالی است که در حالت Land Scape یک تصویر در مرکز و دو تصویر دیگر به صورت نمایش مخصوص سه بعدی در اطراف آن هستند.

ترکیب این قسمت شبیه به سیستم جستجوی آلبوم در Apple iPhone می­باشد اما بگذارید یادآوری کنیم که iPhone فقط حالت مشاهده Cover Flow را در iPod موزیک­پلیر داشت.

از آنجایی که KM900 ویژگی مالتی­تاچ را داراست می­توانید با حرکت آهسته انگشت، روی عکس­ها زوم کنید دقیقا مانند iPhone.

و دست آخر علامت Star هم در اینجا برای ایجاد میانبر عکس در صفحه اول مالتی­مدیا می­باشد.

 

 

موزیک­پلیر این گوشی، هم از منوی اصلی و هم از اینترفیس مکعبی قابل دسترسی است. موزیک­پلیری که از اینترفیس مکعبی شروع به کار می­کند نسبتا ساده­تر است و دسترسی سریعتری را به آهنگ­ها امکان­پذیر می­کند.

تراک­های موزیک مجزا روی یک مسیر چرخان نشان داده می­شوند. موزیک­پلیر تمام و کمال آن در منوی اصلی آن قرار گرفته است. شما می­توانید تراک­ها را بر اساس نام خواننده، آلبوم، نوع و رتبه دسته­بندی کنید. اسم، برچسب، آلبوم و خواننده هر تراک، در وسط صفحه و در حالی که در بالا و پایین آن تراک قبلی و بعدی قرار دارند نمایش داده می­شود.

 

 

 

 

 

 

ممنون از شتاب­سنج سوار شده روی این گوشی که هنگامی که شما گوشی را کج می­کنید صفحه آن به صورت خودکار چرخیده و به اندازه صفحه­نمایش می­شود. یعنی حالت Land Scape.

 

یک ویژگی پرکاربرد، گزینه جستجو است که البته اگر نوعی دسته­بندی برای نمایش آلبوم­ها انجام داده باشید می­توانید مثلا تنها نام آلبوم را جستجو کنید و نه خود تراک­ها را.

اکولایزرها از پیش تنظیم شده اند. در بین آنها دو گزینه ما را تحت تاثیر قرار داد. یکی دالبی موبایل برای ارتقای صدا که بسیار هم برای آن تبلیغ شده بود. با دالبی موبایل، صدا غنی­تر و وسیع­تر شنیده می­شود و دیگری Bobcat Mobile بود که بهترین کاربرد آن در تراک‏های تکنو می­باشد.

 

رادیو FM این گوشی را هم می­توانید توسط بلندگو و هم هدفون گوش کنید و در هر دو حالت باید هدفون به گوشی متصل باشد چرا که کار آنتن را برای گوشی انجام می­دهد. رادیو تا 50 ایستگاه را در خود ذخیره کرده و دریافت اطلاعات رادیویی دو خطه را در RDS پوشش می­دهد.

امکان جالب دیگری که در این گوشی اضافه شده فرستنده FM است که به شما امکان می­دهد به صورت بی­سیم موزیک در حال پخشتان را به هر دریافت­کننده رادیویی FM استانداردی بفرستید.(اعم از رادیوی ماشین یا رادیوی منزل)

شما می­توانید به وسیله هندزفری­ بلوتوث استریو، موزیک­ها را به صورت استریو گوش کنید. در صورتی که شما به هدست­هایی که در بسته­بندی ارائه می­شوند علاقه­ای ندارید می­توانید به سادگی آنها را عوض کنید. در اینجا هم ممنون از پایه های صوتی استاندارد 3.5 میلی­متری ارائه شده.

 

 

این گوشی توانسته در برخی زمینه­ها از Apple iPod 2G پیشی بگیرید و این بسیار پرمعنا است.

 

خصوصیات این گوشی آن را به یک ویدئوپلیر عالی قابل حمل بالقوه تبدیل کرده است. متاسفانه ما مشکلاتی با فایل­های DivX و Xvid در دستگاهی که در اختیارمان بود داشتیم که البته احتمالا در گوشی­های دیگر هم اینطور خواهد بود. تنها فایل‏های DivX که گوشی توانست پخش کند آنهایی بودند که توسط تبدیل­کننده DivX تبدیل شدند.

برای تمام صفحه­کردن تصویر تنها کافی است گوشی را کج کنید. با یک ضربه آرام به صفحه گوشی، کنترل آن ظاهر می­شود. علاوه بر کاربردهای استاندارد کنترل، در اینجا می­توانید سرعت نمایش را 2X یا 4X کرده یا در آنها زوم کنید.

برخلاف LG Renoir، می­توان برای صدای آن دالبی را هم در طول نمایش ویدئویی از گوشی روشن کرد. واضح است که بهترین کارایی صوتی را حین کار با هدست مشاهده خواهید کرد.

برنامه کار با You Tube در Arena نصب شده است و شما می­توانید ویدئوها را مستقیما توسط گوشی­تان از You Tube دانلود کنید. به خاطر داشته باشید که تنظیمات آن تنها از ویدئو پلیر موجود است و نه در File Manager.

متاسفانه Web browser در LG Arena فلش را حمایت نمی­کند بنابراین تماشای ویدئوهای You Tube از نسخه Desktop وب‏سایت، به هیچ وجه امکان­پذیر نیست. تنها راه آن استفاده از نسخه موبایل این سایت است. عجیب آنکه با این گوشی تنها می­توانید از طریق ارتباط EDGE یا UMTS هرنوع صوت یا تصویری را دریافت کنید. یعنی نمی­توانید ویدئوهای You Tube را از طریق Wi-Fi تماشا کنید. می­دانیم که شوک بزرگی بود. این موضوع عجیب و غریب درمورد Prada2  و Renoir هم صادق بود.

 

همانطور که می­دانید عکس­های این گوشی 1944×2592 پیکسل بوده و لنز آن هم Schneider – Kreuznach می‏باشد. عکسی که با آن گرفته شد بهتر از عکس­هایی است که یک دوربین پرقابلیت می­گیرد. کیفیت عکس به اندازه کافی خوب است و اکثریت کاربران را شاد می­کند. رنگ­های روی عکس­های نمونه بسیار سرزنده و دقیق­اند. ISO خودکار آن هم باعث می­شود جزئیات عکس خودبه­خود ظریف و دقیق باشند. البته همه می­دانیم که در زندگی هیچ چیز «عالی» نیست و درمورد این گوشی هم صدق می­کند. عکس­های تمام رزولوشن نمونه در برخی لبه­ها تیز شده­اند اما ما این موضوع را مهم نمی­دانیم.

همان­طور که تابه­حال حدس زده­اید فلاش LED هم کمک زیادی به عکاسی نمی­کند. شاید در شرایط نور کم در فواصل کم، مقداری روشنایی به شما بدهد اما نمی­توان یک عکس خوب را در چنین شرایطی تضمین کرد و احتمالا عکس کمی کدر می­شود.

دسترسی به تمام منوی تنظیمات از طریق ردیف کارهایی که در سمت چپ منظره­یاب قرار دارد ممکن است. این ردیف گزینه­ها به صورت خودکار محو می­شود و با ضربه آرامی روی صفحه دوباره ظاهر می­شود. در سمت راست صفحه، ردیف دیگری وجود دارد که یک علامت برای گرفتن عکس، یک علامت خروج و یک علامت گالری وجود دارد و اینها جزو منظره­یاب نیستند. ویژگی آن است که Arena بر خلاف Renoir بخشی از عکس را حذف نمی­کند.

منوی تنظیمات حقیقی، یک دایره چرخان تند و تیز است که در آن گزینه­هایی برای هرکدام از Optionها به­عنوان یک لیست موجود است. اینترفیس هم بسیار کاربردی است. تر و تمیز و جمع و جور. ژئوتگینگ و تثبیت­کننده عکس هم در بین ویژگی­های اضافی وجود دارد.

 

 

 

این گوشی می­تواند ویدئوهایی با رزولوشن (480×720) پیکسل را با سرعت 30 فریم در ثانیه ضبط کند. کیفیت ضبط ویدئو ازنظر کلی در تمام حالت­ها خوب است. سطح جزئیات می­توانست اندکی بهتر شود اما کافی به­نظر رسیده و رنگ­ها به­خاطر اندک افزایش اشباع که توسط دوربین انجام می­گیرد سرزنده دیده می­شوند.

یک حقیقت قابل ذکر آن است که در اولین ثانیه­های ضبط هر ویدئو مشکلات کمی وجود دارند که ازنظر تعداد فریم به وجود می­آید و می­توان آن را به­عنوان شروع­کننده ضبط تصویر نادیده گرفت. فرمت قدیمی 3GP که این گوشی به کار برده است نتوانست تحسین ما را برانگیزد.

توسط این گوشی می­توان ویدئوهای Slow Motion را ضبط کرد. این گوشی و گوشی­هایی که مانند LG Secret هستند می­توانند ویدئوهای سریع را هم ضبط کنند.

اگر سوژه مناسب پیدا شود، می­توان از حالت­های مختلف فیلمبرداری لذت برد. متاسفانه خروجی­های ویدئو به رزولوشن QVGA محدود می­شوند.

می­توان از فلاش گوشی به­عنوان نور ضبط ویدئو استفاده کرد. همچنین می­توانید همراه با تصویر، صدا را نیز ضبط کنید. همان­طور که می­دانید میکروفون مخصوص ضبط صدا و تصویر در پشت گوشی قرار دارد و نیز آنچه ضبط شده به صورت MP4 ضبط و باید با فرمت 3GP ذخیره شود.

Conectivity

گوشی LG Arena چهار باند GSM و نیز HSDPA با سرعت 7.2 Mbps را پشتیبانی می­کند.

همچنین این گوشی دو استاندارد اتصال منطقه­ای یعنی بلوتوث و Wi-Fi را پشتیبانی می­کند. نسخه بلوتوث 2.1 با پشتیبانی از A2DP برای پخش موزیک­ها به صورت استریو روی هندزفری بلوتوث استریو می­باشد. اینترفیس تنظیمات Wi-Fi بسیار ساده است و شما می‏توانید شبکه موردنظرتان را انتخاب کنید. رمز عبور را وارد کنید و کار تمام است. شما وصل شدید. البته برای حرفه­ای­ها تنظیمات پیشرفته بسیاری در این زمینه وجود دارد.

 

پورت اتصال انحصاری این گوشی جای کار زیادی دارد. از آن برای اتصال شارژر یا یک کابل USB استفاده می­شود. حالت Mass Storage هم در این گوشی پوشش داده شده است. بدین ترتیب که شما می­توانید از گوشی­تان به­عنوان حافظه متحرک استفاده کنید.

   

برخلاف عادت LG، حافظه داخلی 8 گیگابایتی این گوشی هم به­عنوان دومین درایو قابل جابجایی همراه با محتویات حافظه خارجی لیست می­شود. شنیدن این خبر که هنگامی که گوشی در این حالت است می­توان تماس تلفنی را جواب داد ما را به حیرت واداشت.

Sync جزئیات توسط PC Suit ال­جی که روی CD قرار دارد انجام می­شود. هدست مخصوص گوشی خوش قیافه بوده و از پایه صوتی 3.5 میلی­متری استاندارد استفاده می­کند اما شما می­توانید در صورت تمایل هدفون­های موردعلاقه­ خودتان را به آن وصل کنید اما در این صورت میکروفون را از دست می­دهید که در هدست اصلی تعبیه شده است.

می­توان یک کابل TV-Out را هم به پورت اتصال وصل کرد چون این گوشی قابلیت اتصال به تلویزیون هم دارد. PAL و NTSC تحت پوشش این گوشی هستند، متعاقبا اکثر تلویزیون­ها باید با این گوشی کار کنند.

مرورگر گوشی برایتان آشناست اما در بالا و پایین کردن صفحه کمی گیر دارد و کاملا روان نیست. البته مالتی­تاچ بودن آن بسیار عالی است. این درحالی است که مرورگرهای دیگر غیر از LG Arena از این کار عاجزند، این یعنی همان حرکت آهسته انگشت که توسط iPhone مشهور شد.

سرعت لود کردن آن هم قابل تحسین نیست. مرورگر این گوشی در حین کار با Wi-Fi کمی بیشتر از iPhone زمان می­برد تا لود شود و در این مدت نمی­توان باقی قسمت­های صفحه را جستجو کرد.

 

  

زوم کردن مالتی­تاچ این دستگاهی که در اختیار ما بود از نظر سرعت کار بهتر شده بود. هنوز هم اندک تاخیری در انجام این کار وجود دارد اما حداقل زوم کردن حقیقی عکس­ها دقیق­تر شده و اشاره­ای را به صفحه می­شود به درستی درک می­کند. شاید به روانی iPhone کار نکند اما با وجود این هم کارش خوب است.

گزینه­های کنترل به صورت خودکار محو نمی­شوند و تنها راه محو کردن آن انتخاب گزینه Full Screen از منوی مرورگر یا چرخاندن گوشی و بردن آن به حالت Land Scape است.

یکی از ویژگی­های کاربردی این است که شما می­توانید 2 صفحه را همزمان با هم باز داشته باشید و از یکی به راحتی به دیگری بروید. ذخیره کردن صفحات برای مشاهده Offline آنها هم چیز دیگری که احتمالا با آن آشنا هستید . دیگر ویژگی مرورگر آن جستجوی صفحات وب برای لغات خاص است. اولین موردی که پیدا شود پررنگ­تر نشان داده شده و با فشار دادن کلید بالا یا پایین می­توانید دیگر یافته­ها را هم مرور کنید.

متاسفانه راهی برای تماشای You Tube دسک­تاپ وجود ندارد چرا که مرورگر کاملا فلش را پوشش نمی­دهد.

 

زندگی کردن بر اساس یک برنامه مشخص یکی از مهمترین بخش­های این گوشی است و در این زمینه استفاده­های زیادی دارد که می­تواند به شما کمک کند. این Organizer جالب از ترکیب یک تقویم با نحوه مرور هفتگی و ماهانه و یک لیست کارها تشکیل می­شود. زنگ­های هشدار کارها را هم می­توان تا یک هفته مانده به انجام کار خاموش کرد که زمان کافی برای آماده شدن برای کار باشد. می­توانید روز اول هفته را یکشنبه یا دوشنبه مشخص کنید. گزینه­هایی هستند که به وسیله آنها می­توانید برخی روزها را به‏عنوان تعطیل مشخص کنید و زنگ­های هشدار را طوری تنظیم کنید که در آن روزها زنگ نزند.

 

 

 

 

   

  

 

 

 

با این گوشی می­توانید 500 اتفاق را در تقویم ذخیره کنید. گرفتن یک Backup از یادداشت کارهایی که باید انجام شوند و 100 نوشته کوتاه درمورد این کارها تنها به اندازه چند کلیک وقت شما را می­گیرد.

 

 

دیگر گزینه در منوی سازمان­بندی تاریخ­یاب است. این گزینه به درد این کار می­خورد که بخواهید بفهمید که روز خاصی از ماه چند شنبه می­شود مثلا 5 روز دیگر.

از دیگر ویژگی­های چشمگیر گوشی، انتخاب یک ماه هنگام مرور تقویم اصلی است. این خود توسط یک چرخ دوار جالب باز می­شود که دو قسمت دارد. به­طوری که می­توانید ماه و سال مطلوب را با چرخاندن چرخ مذکور انتخاب کنید. این موضوع فرق زیادی ندارد اما LG را مقلد iPhone نشان می­دهد.

کارایی­های زنگ هشدار به طور کلی برای مطلوب­تر شدن بازبینی شده­اند. به غیر از زنگ هشدار پیش­فرض، شما می­توانید هر تعداد که می­خواهید ساعت کوک کنید و این خود چشم شما را به جمال اینترفیس چشمگیر دیگری روشن می­کند. یعنی یک ساعت آنالوگ که شما با تنظیم کردن کوک آن، ساعت زنگ مطلوب را برمی­گزینید. البته نوع دیجیتال آن هم برای کسانی که آن را دوست ندارند موجود است. گزینه­های نوع زنگ، لرزش، Availability، چرت زدن(Snooz) هم ضمایم زنگ ساعت هستند.

طبیعتا می­توانید اینترفیس لمسی ماشین­حساب را که با گزینه­های بسیار مجهز شده به همراه یک تبدیل­کننده واحد، ساعت جهانی و یک ضبط­کننده صدا مشاهده کنید. ضبط صدا به صورت نامحدود است و محتویات آن را می­توان به وسیله بلوتوث، ایمیل یا MMS ارسال کرد.

 

 

 

   

  

 

 

 

 نقشه­های گوگل محبوب­ترین نرم­افزار موبایل می­باشد که به صورت پیش­فرض روی گوشی نصب است و از گیرنده GPS درونی آن بهره می­جوید. این نسخه که با Java کار می­کند برای این رزولوشن مناسب نیست و روی گوشی عجیب و غریب به‏نظر می­رسد.

درکل باید گفت این حقیقت که LG Arena یک تلفن هوشمند نیست و هنگامی که بخواهید از برنامه­هایGPS استفاده کنید که به صورت صوتی راهنمایی می­کنند با این گوشی باید خداحافظی کنید.

 

 

 

 

 

نمایش­دهنده Picsel، فایل­های PDF، Power Point، Excel و Word را پوشش می­دهد.

یک گزینه کاربردی مناسب برای نشان دادن محتویات در یک ستون وجود دارد اما به ظاهر فقط درمورد فایل­های doc کار می­کند. مرورگر این قسمت به خوبی از شتاب­سنج استفاده کرده و چرخش خودکار شما را قادر می­سازد که از ویژگی تمام صفحه شدن تصویر بهره­مند شوید.

بازی­های پیش­فرض این گوشی همگی بر مبنای تکان­دادن گوشی کار می­کنند. Flying Dices، Wheel Mania و Tepong.

Flying Dices یا تاس­های پرنده به شما اجازه می­دهد که یک Temple را انتخاب کرده و سپس شروع به بازی با بازیگر دیگری کنید. در نوبت شما تاس­ها را چرخانده و روی میز می­اندازید. تاس­ها دور میز چرخیده و ممکن است روی مربع خوب یا بد بنشینند. اگر روی مربع بد بنشینند معنی آن این این است که شما باخته­اید.

Wheel mania: در این بازی می­توانید زمینه، ورق­ها، نوشیدنی­ها، فعالیت­ها، ماشین­ها و ... را انتخاب کنید. سپس دایره را چرخانده تا بر اساس شانس کجا بایستند.

سومین بازی پینگ­پونگ است که ما بیشترین زمان را روی آن صرف کردیم. باید یک توپ پینگ پونگ را با راکت مجازی­تان بزنید، و این بازی تا آنجا ادامه دارد که دیگر ببازید. اگر این بازی­ها جوابگوی شما نبود می­توانید بازی­های جاوای MIDP2 را روی ریخته بازی کنید.

یکی از کاربردهایی که شاید دوست داشته باشید روی گوشی باشد اما نتوانید آن را پیدا کنید Opera Mini است. از آنجا که این مرورگر کوچک در کارش وارد است و همخوانی کامل با صفحه لمسی دارد می­توانید به صورت تمام و کمال از آن لذت ببرید.

هر روز ما به گوشی که تمام نیازهای ما را برآورده می­کند برنمی­خوریم. LG Arena یک وسیله مالتی­مدیای خارق­العاده است که گامهای بلندی در زمینه­های بسیاری مانند موارد زیر برداشته است:

اینترفیس، فناوری لمسی، موسیقی و سرگرمی. ما اطمینان داریم که iPhone آخرین پرسه­هایش را در اذهان عمومی می­زند. چرا که این گوشی هم مثل آن دامنه وسیعی از گزینه­های اتصال، حافظه داخلی بسیار زیاد، صفحات خیلی بزرگ و مالتی­تاچ را حمایت می­کند.

رزولوشن تصویر LG Arena بیشتر است. اینترفیس­های کلاس S در LG گاهی بهتر از iPhone Mac OS هستند و گاهی هم خیر. برتری iPhone در قابلیت­های تلفن همراه هوشمند بودن آن است. البته قیمت جالب و رقابت جویانه این گوشی با نشستن گرد و خاک بازار فروش بیشتر به چشم خواهد خورد. سرجمع ما تقریبا از تمام جنبه­های LG Arena تحت تاثیر قرار گرفتیم و اگر شما به دنبال یک گوشی تاچ­اسکرین با مالتی­مدیای خوب و قیمتی معقول هستید، LG Arena یک گوشی مناسب با این مشخصات است.