GSM-logo
خانهاخبار
از وان پلاس 13 تا شیائومی 14 اولترا: آیا همکاری با برندهای عکاسی نتیجه می‌دهند؟

از وان پلاس 13 تا شیائومی 14 اولترا: آیا همکاری با برندهای عکاسی نتیجه می‌دهند؟

همکاری بین سازندگان گوشی‌های هوشمند و برندهای دوربین‌سازی، پتانسیل زیادی برای بهبود کیفیت عکاسی با موبایل دارد. برخی از این همکاری‌ها مانند هواوی با لایکا و شیائومی با لایکا نتایج بسیار مثبتی به همراه داشته‌اند، درحالی‌که برخی دیگر مانند وان‌پلاس با هاسلبلاد نتوانسته‌اند انتظارات را برآورده کنند.

۲۶ دی ۱۴۰۳

تبلیغات

home_header

در دنیای پویای گوشی‌های هوشمند، جایی که رقابت برای جذب مشتری هر روز شدیدتر می‌شود، شرکت‌ها به دنبال راه‌های خلاقانه‌ای برای برجسته کردن محصولات خود هستند. یکی از این راهکارها که در سال‌های اخیر به محبوبیت زیادی دست یافته، همکاری بین سازندگان گوشی‌های هوشمند و برندهای مشهور دنیای دوربین و عکاسی است. 

mwc 2024  Xiaomi 14 Ultra

این اتحادها با وعده‌ی ارائه‌ی تجربه‌ی عکاسی بی‌نظیر با موبایل، توجه بسیاری را به خود جلب کرده‌اند. اما سوال اینجاست که آیا این وعده‌ها واقعاً رنگ واقعیت به خود می‌گیرند یا صرفاً ترفندی هوشمندانه برای بازاریابی و فروش بیشتر هستند؟ آیا این همکاری‌ها واقعاً تحولی بنیادین در عکاسی موبایل ایجاد کرده‌اند یا تنها شاهد تغییراتی جزئی و بیشتر تبلیغاتی هستیم؟

نگاهی به گذشته: تاریخچه‌ی همکاری برندهای دوربین و گوشی

ایده‌ی ترکیب دانش و تجربه‌ی شرکت‌های سازنده‌ی دوربین با فناوری و نوآوری‌های دنیای گوشی‌های هوشمند، ایده‌ی نوظهوری نیست و سابقه‌ای بیش از یک دهه دارد. در واقع، این مفهوم برای سال‌ها در حاشیه‌ی صنعت موبایل وجود داشته است. یکی از نخستین و مهم‌ترین نمونه‌های این نوع همکاری، مشارکت نوکیا با شرکت زایس (که پیش‌تر با نام کارل زایس شناخته می‌شد) بود. این همکاری به تولید گوشی‌های خاطره‌انگیزی مانند نوکیا N95 منجر شد. در آن زمان، این گوشی‌ها با کیفیت تصویر بی‌نظیر خود در دنیای موبایل، به معنای واقعی کلمه انقلابی به پا کردند و استانداردهای جدیدی را تعریف نمودند.
با گذشت زمان و پیشرفت فناوری، شاهد همکاری‌های جدی‌تر و جاه‌طلبانه‌تری بوده‌ایم. در سال ۲۰۱۶، شرکت هواوی با لایکا، یکی از نام‌های بزرگ و معتبر در دنیای عکاسی، وارد همکاری شد و گوشی هواوی P9 را به بازار عرضه کرد. 

n8-camera

این گوشی، با قابلیت‌های عکاسی پیشرفته‌ی خود، سطح انتظارات از دوربین گوشی‌های هوشمند را به طرز چشمگیری افزایش داد. این همکاری، ویژگی‌هایی مانند بهبود عملکرد در نور کم و استفاده از سیستم چند لنزی را معرفی کرد و به سرعت سری P هواوی را به برندی شناخته شده و مورد اعتماد در زمینه‌ی عکاسی با موبایل تبدیل کرد. پس از آن، شاهد همکاری‌های دیگری نیز بوده‌ایم، از جمله همکاری وان‌پلاس با هاسلبلاد، شیائومی با لایکا و ویوو با زایس که همگی با هدف ارتقای تجربه‌ی عکاسی با گوشی‌های هوشمند و تعریف استانداردهای جدید در این زمینه شکل گرفته‌اند.

جنبه‌های مثبت: همکاری‌هایی که نتیجه‌ی ملموس داشتند

بدون شک، برخی از این همکاری‌ها توانسته‌اند انتظارات را برآورده کنند و حتی فراتر از آن، استانداردهای جدیدی را در صنعت عکاسی موبایل تعریف نمایند. همکاری هواوی با لایکا را می‌توان به عنوان یکی از موفق‌ترین نمونه‌ها در نظر گرفت. در بررسی‌های انجام شده روی گوشی هواوی P20 پرو، یکی از اولین محصولاتی که حاصل این همکاری بود، به وضوح مشاهده شد که سیستم دوربین سه‌گانه‌ی این گوشی، قواعد بازی را به طور کلی تغییر داده است. استفاده از حسگر تک‌رنگ (مونوکروم) باعث ثبت جزئیات دقیق‌تر و عمق بیشتر در تصاویر سیاه‌وسفید می‌شد و لنز تله‌فوتو نیز قابلیت زوم اپتیکال با کیفیت بالا را ارائه می‌کرد.

امروزه، به دلیل پیشرفت‌های چشمگیر در فناوری دوربین و تغییر رویکردها در طراحی و عملکرد گوشی‌های هوشمند، استفاده از حسگر تک‌رنگ به تدریج منسوخ شده است. گوشی‌های هوشمند مدرن بیشتر بر عکاسی محاسباتی تکیه دارند که به حسگرهای رنگی اجازه می‌دهد تا با استفاده از الگوریتم‌های پیچیده، اثرات حسگر تک‌رنگ را شبیه‌سازی کنند. این الگوریتم‌ها می‌توانند تصاویر را بدون نیاز به حسگر جداگانه، اشباع‌زدایی کنند، کنتراست را بهبود بخشند و عملکرد در نور کم را ارتقا دهند. این تنها یک نمونه از پیشرفت‌هایی است که به لطف فناوری‌های جدید حاصل شده است.

با این حال، مهم‌ترین دستاورد همکاری هواوی و لایکا، تخصص لایکا در زمینه‌ی علم رنگ و پردازش تصویر بود که باعث تولید تصاویری با رنگ‌های زنده، طبیعی و در عین حال متعادل می‌شد. هواوی P20 پرو نه تنها یک گام رو به جلو در عکاسی با گوشی‌های هوشمند بود، بلکه یک انقلاب واقعی به شمار می‌رفت که استانداردهای جدیدی را برای سال‌های بعد تعیین کرد.

همکاری شیائومی با لایکا

نمونه‌ی برجسته‌ی دیگر، همکاری شیائومی با لایکا است که منجر به تولید گوشی‌های فوق‌العاده‌ای مانند شیائومی ۱۴ اولترا شده است. در بررسی‌های انجام شده روی این گوشی، لنزهای پیشرفته‌ی Summicron آن مورد تحسین قرار گرفتند که وضوح بسیار بالا و کمترین میزان اعوجاج را ارائه می‌کردند. تنظیمات و بهینه‌سازی‌های انجام شده توسط لایکا، باعث بازتولید رنگ‌های زنده و طبیعی در تصاویر می‌شد و دوربین این گوشی، محدوده‌ی دینامیکی بسیار خوبی را ارائه می‌داد. این همکاری به خوبی نشان داد که چگونه تخصص لایکا در زمینه‌ی اپتیک و نرم‌افزار می‌تواند به طور چشمگیری سیستم دوربین گوشی‌های هوشمند را بهبود ببخشد و آن‌ها را به ابزاری قدرتمند حتی برای عکاسان حرفه‌ای تبدیل کند.
شیائومی ۱۴ اولترا توانست امتیاز بالایی در تست‌های دوربین PhoneArena کسب کند و حتی از رقبای قدرتمندی مانند گلکسی S24 اولترا و آیفون ۱۵ پرو مکس نیز پیشی بگیرد. این گوشی در سه مورد از چهار دسته‌بندی اصلی تست‌های عکاسی، بهترین عملکرد را از خود نشان داد و یکی از عوامل کلیدی این موفقیت، بهره‌مندی از دانش و تجربه‌ی لایکا در طراحی و بهینه‌سازی سیستم دوربین آن بود.

جنبه‌های منفی: تجربه‌ی وان‌پلاس و هاسلبلاد

همه‌ی همکاری‌ها به یک اندازه موفقیت‌آمیز نبوده‌اند. همکاری وان‌پلاس با هاسلبلاد با انتظارات زیادی آغاز شد، اما در عمل نتوانست به طور کامل انتظارات را برآورده کند. در بررسی‌های انجام شده روی گوشی وان‌پلاس ۹، مشخص شد که اگرچه همکاری با هاسلبلاد باعث بهبود دقت رنگ و تعادل تُن‌های تصویر شده است، اما محدودیت‌های سخت‌افزاری سیستم دوربین، مانع از ارائه‌ی عملکردی بی‌نقص شده است. ویژگی‌هایی مانند محدوده‌ی دینامیکی بهتر و رنگ‌های طبیعی‌تر قابل مشاهده بودند، اما این بهبودها به حدی نبودند که این گوشی را در سطح پرچم‌داران برتر بازار مانند سامسونگ و اپل قرار دهند.
متأسفانه، این همکاری با گذشت زمان پیشرفت چشمگیری نداشته است. 

حتی در بررسی‌های انجام شده روی وان‌پلاس ۱۳ نیز، همچنان شاهد رنگ‌های بیش از حد اشباع‌شده و پردازش بیش از حد تصاویر بودیم. در برخی موارد، حتی گوشی وان‌پلاس ۱۳R تصاویری با تُن‌های رنگی طبیعی‌تر و دلپذیرتر ارائه می‌داد. به نظر می‌رسد که اگرچه هاسلبلاد در تنظیمات تصویر نقش داشته است، اما وان‌پلاس همچنان بر استفاده از پردازش‌های سنگین و رنگ‌های اغراق‌آمیز در تصاویر اصرار دارد. بنابراین، در حالی که این همکاری ممکن است به بهبود نسبی کیفیت دوربین کمک کرده باشد، اما نتوانسته فاصله‌ی وان‌پلاس را با پرچم‌داران برتر بازار به طور کامل از بین ببرد.

From-OnePlus-13-to-Xiaomi-14-Ultra-Do-camera-partnerships-really-deliver

چرا برخی از همکاری‌ها در دنیای گوشی‌های هوشمند و برندهای دوربین به اوج موفقیت می‌رسند، در حالی که برخی دیگر با شکست مواجه می‌شوند و انتظارات را برآورده نمی‌کنند؟ این سوالی است که در سال‌های اخیر با افزایش این نوع مشارکت‌ها، بیش از پیش مطرح شده است. بررسی دقیق‌تر این موضوع نشان می‌دهد که عوامل متعددی در موفقیت یا شکست این همکاری‌ها نقش دارند.
هنگامی که این همکاری‌ها به درستی و با برنامه‌ریزی دقیق اجرا شوند، می‌توانند مزایای ملموسی را برای کاربران به ارمغان بیاورند، همانطور که در همکاری‌های موفق هواوی با لایکا و شیائومی با لایکا شاهد بودیم. این مشارکت‌های موفق، نه تنها باعث بهبود کیفیت عکس‌ها شده‌اند، بلکه تجربه‌ی کاربری جدیدی را در عکاسی با موبایل ارائه داده‌اند. عواملی که باعث موفقیت این نوع مشارکت‌ها می‌شوند را می‌توان به شرح زیر دسته‌بندی کرد:

 سخت‌افزار درجه یک و مهندسی دقیق اپتیک: یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت این همکاری‌ها، استفاده از سخت‌افزار باکیفیت و مهندسی دقیق اپتیک است. به عنوان مثال، لنزهای لایکا که در گوشی شیائومی ۱۴ اولترا به کار رفته‌اند، به طور چشمگیری اعوجاج تصویر را کاهش داده و وضوح و شارپنس تصاویر را افزایش داده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که صرفاً قرار دادن یک نام تجاری معتبر روی گوشی کافی نیست، بلکه باید از تخصص آن برند در طراحی و تولید لنزها و سایر اجزای اپتیکی نیز به درستی استفاده شود. به طور مشابه، هواوی P20 پرو نیز از تخصص لایکا در کاهش نویز تصویر و افزایش وضوح، به ویژه در شرایط نوری چالش‌برانگیز مانند نور کم، بهره برده است که منجر به ثبت تصاویری با کیفیت بالاتر شده است. این نشان می‌دهد که همکاری در سطح سخت‌افزار و نه فقط نرم‌افزار، چقدر می‌تواند در نتیجه‌ی نهایی تاثیرگذار باشد.

 علم رنگ اصلاح‌شده و پردازش تصویر حرفه‌ای: یکی دیگر از بزرگترین مزایای این همکاری‌ها، بهبود بازتولید رنگ و پردازش حرفه‌ای تصاویر است. رنگ‌ها در عکس‌ها نقش بسیار مهمی در انتقال حس و حال صحنه دارند و تخصص لایکا در این زمینه بر کسی پوشیده نیست. رویکرد لایکا در پردازش رنگ‌ها، عمق و واقع‌گرایی بیشتری به عکس‌های شیائومی بخشیده است و باعث شده تصاویر زنده‌تر و طبیعی‌تر به نظر برسند. در مورد هواوی نیز، تنظیم رنگی که با همکاری لایکا توسعه یافته، باعث شده رنگ‌ها بدون اغراق و پردازش بیش از حد، جذاب‌تر و چشم‌نوازتر به نظر برسند. این نشان می‌دهد که همکاری در زمینه‌ی پردازش تصویر و تنظیم رنگ‌ها، می‌تواند تاثیر بسزایی در کیفیت نهایی عکس‌ها داشته باشد.

ویژگی‌های خلاقانه و حالت‌های عکاسی منحصر به فرد: این همکاری‌ها اغلب ابزارهای منحصربه‌فرد و حالت‌های عکاسی خلاقانه‌ای را به کاربران ارائه می‌دهند که تجربه‌ی عکاسی با موبایل را بهبود می‌بخشند. به عنوان مثال، حسگر تک‌رنگ (مونوکروم) که در هواوی P20 پرو استفاده شده بود، امکان عکاسی سیاه‌وسفید خیره‌کننده‌ای را فراهم می‌کرد و به کاربران اجازه می‌داد عکس‌هایی با کنتراست بالا و جزئیات دقیق ثبت کنند. همکاری شیائومی با لایکا نیز حالت‌های عکاسی الهام گرفته از سبک‌های نمادین لایکا را معرفی کرده که به کاربران امکان خلق عکس‌های هنری‌تر و با حال و هوای خاص را می‌دهد. این ویژگی‌ها، نه تنها جنبه‌ی سرگرمی عکاسی با موبایل را افزایش می‌دهند، بلکه به کاربران امکان می‌دهند خلاقیت خود را در عکاسی به نمایش بگذارند.

عامل مهم بازاریابی و تاثیر آن بر ادراک کاربران

بیایید واقع‌بین باشیم این همکاری‌ها فقط مربوط به بهبود عملکرد فنی دوربین نیستند، بلکه یک ابزار قدرتمند بازاریابی نیز به شمار می‌روند. قرار دادن یک نام معتبر و شناخته شده مانند لایکا یا هاسلبلاد روی یک گوشی، فوراً اعتبار و ارزش آن را در نظر مصرف‌کنندگان افزایش می‌دهد. مصرف‌کنندگان این نام‌ها را با کیفیت برتر، دقت بالا و تاریخچه‌ی غنی مرتبط می‌دانند، که می‌تواند گوشی را جذاب‌تر و خواستنی‌تر نشان دهد، حتی اگر پیشرفت‌های واقعی و ملموس در عملکرد دوربین جزئی باشند.

OnePlus-9

اما حقیقت این است که برندسازی و تبلیغات فقط تا حدی می‌توانند مؤثر باشند. خریداران آگاه‌تر و حرفه‌ای‌تر، دیگر صرفاً به لوگو و نام تجاری روی گوشی توجه نمی‌کنند، بلکه به دنبال نتایج واقعی و ملموس در دنیای واقعی هستند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که آیا این همکاری واقعاً باعث بهبود کیفیت عکس‌ها شده است یا فقط یک ترفند بازاریابی برای فروش بیشتر است. در حالی که برخی از همکاری‌ها، مانند هواوی و لایکا و شیائومی و لایکا، نوآوری واقعی و پیشرفت‌های ملموس در عکاسی موبایل ارائه می‌دهند، برخی دیگر، مانند مراحل اولیه‌ی همکاری وان‌پلاس و هاسلبلاد، بیشتر شبیه تمرین‌های برندسازی و تبلیغات بوده‌اند تا تغییر دهندگان قواعد بازی.

نکات پایانی و نتیجه‌گیری

همکاری برندهای معتبر دوربین با سازندگان گوشی‌های هوشمند، بدون شک جذابیت خاصی به این دستگاه‌ها می‌بخشد و می‌تواند در نگاه اول، آن‌ها را برای کاربران جذاب‌تر کند. اما آیا باید به طور کامل به این همکاری‌ها اعتماد کرد و آن‌ها را ملاک اصلی خرید یک گوشی قرار داد؟ واقعیت کمی پیچیده‌تر از این است. در حالی که این همکاری‌ها اغلب از نوآوری‌های پیشگامانه و تحولات بزرگ در عکاسی موبایل صحبت می‌کنند، حقیقت در جزئیات نهفته است و این جزئیات همیشه آنقدرها که در تبلیغات به نظر می‌رسند، دگرگون‌کننده و انقلابی نیستند.

14 ultra
چیزی که کاربران باید قبل از خرید یک گوشی با چنین همکاری‌هایی از خود بپرسند این است که آیا این همکاری‌ها واقعاً نیازهای آن‌ها را در عکاسی برطرف می‌کنند یا صرفاً لایه‌ای از اعتبار و تجمل به بازاریابی محصول اضافه می‌کنند. آیا شما پیشرفت‌های ملموسی در کیفیت عکس‌ها مشاهده می‌کنید؟ آیا ویژگی‌های وعده داده شده در استفاده‌ی روزمره کاربردی و مفید هستند یا صرفاً ابزارهایی خاص و محدود هستند که برای برجسته شدن در مشخصات فنی و تبلیغات طراحی شده‌اند؟ به ازای هر همکاری موفقی که واقعاً انقلابی در عکاسی ایجاد می‌کند، همکاری دیگری وجود دارد که بیشتر بر شهرت و نام تجاری تکیه دارد تا ارائه‌ی نتایج واقعی و ملموس.

به عنوان یک مصرف‌کننده‌ی آگاه، بسیار مهم است که با دیدگاهی منتقدانه و سنجیده به این همکاری‌ها نگاه کنید و فریب تبلیغات و نام‌های تجاری بزرگ را نخورید. اعتماد واقعی با یک لوگو و نام تجاری به دست نمی‌آید، بلکه با عملکرد واقعی و ملموسی به دست می‌آید که خود را در دستان شما و در عکس‌هایی که می‌گیرید نشان می‌دهد، نه فقط در مطالب تبلیغاتی و بنرهای رنگارنگ. اجازه دهید تجربه‌ی شخصی شما و بررسی‌های مستقل، نه صرفاً برندسازی و تبلیغات، تصمیم بگیرد که آیا این همکاری‌ها واقعاً ارزش باور کردن و سرمایه‌گذاری را دارند یا خیر.