آیا گوشیهای اندروید باید در طراحی جدیدشان برآمدگی دوربین را کنار بگذارند؟
طراحی گوشیهای هوشمند در سالهای اخیر به سمت یکنواختی پیش رفته و برآمدگی دوربین به یکی از ویژگیهای شاخص تمایز تبدیل شده است. با این حال، شایعاتی درباره حذف این برآمدگی در گوشیهای اقتصادی مانند Pixel 9a نشان میدهد که ممکن است شاهد بازگشت به طراحیهای سادهتر و کارآمدتر باشیم.
از آن زمان که گوشیهای هوشمند در اشکال و اندازههای مختلف وارد بازار شدند، مدت زیادی میگذرد. اواخر دهه 2000 شاهد ظهور اولین گوشیهای هوشمند اندروید بودیم که با طراحیهای متنوع و ابتکاری، توجه کاربران را به خود جلب کردند.
مدلهایی با کیبورد QWERTY، نمایشگرهای مربعی و حتی کنترلرهای پنهان، تجربهی تازهای را برای کاربران به ارمغان آوردند. اما امروزه، به جز گوشیهای تاشو که طراحی خاص و متفاوتی دارند، تقریباً تمامی گوشیهای هوشمند به شکل مستطیلهای باریک و بلندی از جنس فلز و شیشه درآمدهاند و تغییرات طراحی به گونهای شده که تنها چند تفاوت جزئی باقی مانده است تا برندها بتوانند محصول خود را از یکدیگر متمایز کنند.
یکی از مهمترین ویژگیهای طراحی گوشیهای امروزی، برآمدگی مربوط به دوربین است که بهعنوان نشانهای شناخته شده برای تفکیک مدلها، مانند OnePlus 12 و Pixel 9 Pro به حساب میآید. این برآمدگیها همیشه وجود نداشتند، اما در طول یک دهه اخیر، تقریباً همه گوشیهای هوشمند، چه در ردهی گرانقیمت و چه در ردهی مقرونبهصرفه، با دو یا چند لنزی که از بدنهی گوشی بیرون آمدهاند، به بازار عرضه شدهاند. با این حال، به نظر میرسد که اکثر گوشیهای اندرویدی با رده قیمت متوسط و مقرونبهصرفه، بهویژه مدلهای غیر پرچمدار، نیازی به چنین ماژول بزرگ دوربینی برای جایگیری در طراحی مدرن و زیبا ندارند. بسیاری از کاربران بر این باورند که همه ما در نهایت با گوشیهای تختتر و احتمالی ضخیمتر، تجربهی بهتری خواهیم داشت.
در روزهای اخیر، شایعاتی به گوش میرسد که گوشی Pixel 9a ممکن است بهطور کلی برآمدگی دوربین را کنار بگذارد. طی یک سال اخیر، نگرش کاربران نسبت به برآمدگیهای دوربین و نوع طراحی گوشیهای اقتصادی بهطور قابل توجهی تغییر کرده است.
اکنون که به زمان عرضهی گوشی جدید گوگل، یعنی Pixel 9a نزدیک میشویم، تصاویری که از این گوشی به بیرون درز کردهاند، نشان میدهد که ممکن است این مدل طراحی جدیدی را ارائه کند که برآمدگی دوربین را بهکلی کنار گذاشته است. در این طرح جدید، برآمدگی دوربین بهطور کامل حذف شده و دو لنز بهصورت همتراز با بدنهی گوشی قرار گرفتهاند، همچنین یک حلقهی کوچک در اطراف ماژول دوربین طراحی شده است تا از خراشیدگی جلوگیری کند و در عین حال ظاهری زیبا به آن ببخشد.
بدیهی است که اطلاعات دربارهی برنامههای گوگل برای این گوشی هنوز بهطور کامل مشخص نیست. با این وجود، محتمل به نظر میرسد که کل طراحی بدنهی دستگاه ضخیمتر از مدل پیشین باشد تا این تغییرات را امکانپذیر سازد. بعید به نظر میرسد که گوگل بخواهد با بهکارگیری حسگرهای کوچکتر و با کیفیت پایینتر به این طراحی خاص برسد. چرا که بهنظر میرسد برآمدگی دوربین در مدلهای پیشین، از جمله Pixel 8a، بیشتر جنبهی تزیینی داشته و نه لزوماً کاربردی.
در این راستا، میتوان گفت که گوگل با این تغییرات، قصد دارد تجربهی کاربری بهتری را برای کاربران خود فراهم کند و تنها به طراحی زیبا بسنده نکرده، بلکه به کیفیت و عملکرد نیز توجه ویژهای داشته است. این رویکرد میتواند موجب افزایش جذابیت این گوشیها برای مصرفکنندگان و بهبود رقابت میان برندهای مختلف در بازار گوشیهای هوشمند شود.
در سال جاری، بیشتر تولیدکنندههای گوشیهای هوشمند با بودجه محدود، به طراحی و ویژگیهای دوربین خود توجه ویژهای کردهاند تا بتوانند خود را از رقبای خود متمایز کنند. این توجه به دوربین، به خصوص در مدلهای اقتصادی، به گونهای است که برندها تلاش میکنند با استفاده از فناوریهای جدید، سیستمهای دوربین را بهبود بخشند و تجربهی عکاسی بهتری را برای کاربران فراهم کنند. گوشی OnePlus 12R، که با قیمت 500 دلار به بازار عرضه شده، نمونهای از این تلاشها به شمار میآید. به رغم این که این گوشی به عنوان یک گوشی با قیمت متوسط به حساب میآید و از طراحی جذابی بهره میبرد، اما در زمینه کیفیت عکاسی، تصاویر چندان چشمگیری ارائه نمیدهد. بهطور خاص، از نظر کیفیت دوربین، این گوشی به لحاظ عملکردی در مقایسه با مدل گرانتر و مشابه خود یعنی OnePlus 12، نتایج چندان مناسبی ندارد و بسیاری از کاربران انتظار بیشتری از آن داشتند.
این سوال پیش میآید که آیا امکان داشته که OnePlus 12R بدون آن دایره بزرگ روی قاب پشتی طراحی شود؟ به احتمال زیاد، چنین طراحیای ممکن بود؛ اما در این صورت، گوشی نمیتوانست با طراحی برادر قویترش همخوانی داشته باشد. این طراحی، بخشی از تلاش کلانتر برندهاست تا گوشیهایشان ظاهری منحصربهفرد و در عین حال هماهنگ با سایر مدلها داشته باشند. به عبارت دیگر، طراحیهای مشابه، به خصوص در سریهای مختلف یک برند، به کاربران کمک میکند تا هنگام خرید، میان مدلهای مختلف راحتتر تصمیم بگیرند و حس نزدیکی بیشتری به محصولات آن برند پیدا کنند.
از سوی دیگر، گوشی Moto G Stylus 5G یکی از چشمگیرترین و در عین حال ناامیدکنندهترین مثالها در این زمینه به شمار میآید. این گوشی، به عنوان یک گوشی روزمره به کار میرود، اما وقتی تجربه کلی را بررسی میکنیم، به نظر میرسد که حتی در مقایسه با محصولات دیگر برندها، عملکرد خوبی ندارد. موتورولا تلاش کرده است تا این دستگاه را که به قلم مجهز است، شبیه به یک گوشی لوکستر و با کیفیت نشان دهد، در حالی که قیمت 400 دلار برای آن به نظرم از ارزش واقعی آن کمتر است. علاوه بر این، وجود تعداد زیادی تبلیغ ناخواسته در نسخه اندروید این گوشی، تجربه کاربری را بههیچعنوان ارتقا نمیدهد و اثر منفی بر رضایت کاربران میگذارد.
جالب است بدانیم که دوربین این گوشی نیز به گونهای طراحی شده که انتظار میرود عملکرد بهتری ارائه دهد. با این حال، تصاویر آن به طور کلی فقط در حد "فقط خوب" به نظر میرسد و انتظارات کاربران را برآورده نمیکند. در واقع، این کمبود کیفیت عکاسی میتواند به کاهش اعتبار برند موتورولا در بازار گوشیهای هوشمند با بودجه محدود منجر شود.
بهنظر میرسد یکی از دلایل طراحی دوربینهای بزرگ و برجسته روی این گوشیها، تلاش برای ایجاد ظاهری لوکستر از آن چیزی است که در حقیقت هستند. بهویژه مدل Moto G Stylus 5G به گونهای طراحی شده که قاب پلاستیکی آن شبیه به فلز برس خورده به نظر برسد. لبههای زاویهدار و جزییات طراحی این گوشی به افزایش حس لوکسی کمک میکند و میتواند جذب مشتریان بیشتری را در پی داشته باشد. در نهایت، اگر به یک گوشی 400 دلاری، ظاهری لوکس و جذاب داده شود و حتی اگر جنس بدنه آن از پلاستیک باشد، این احساس میتواند به خریداران منتقل شود و بر خلاف جنس پلاستیکی که دارد، حس بهتری را به اطرافیان ارائه دهد. این نوع طراحیها ممکن است به عنوان یک استراتژی بازار تلقی شوند که نه تنها به برندها کمک میکند بلکه میتواند به نفع خریداران نیز باشد؛ چرا که آنها گوشیای با ظاهری جذاب و مدرن در اختیار دارند، حتی اگر در زمینه عملکرد و کیفیت کمی عقبتر از رقبای گرانتر باشند.
به عبارت دیگر، طراحی دوربینهایی با برآمدگی زیاد، مشابه با قرار دادن یک لنز ماکرو بیکیفیت روی پشت گوشی، فقط به پر کردن مشخصات فنی گوشی کمک میکند و در واقع نمادی از بازاریابی نامناسب است. این موضوع قبلاً توسط برندهای معروفی مانند وان پلاس و موتورولا بهخوبی مشاهده شده است. برآمدگیهای بزرگ دوربین به نوعی این پیام را منتقل میکنند که سیستمهای دوربین این گوشیها به حدی قوی هستند که ما نیاز به طراحی نامتقارن و بزرگتری داریم، در حالی که در واقعیت، این نمایش بصری تنها به گیج کردن مصرفکنندگان کمک میکند.
برای مثال، گوشی Redmagic 10 Pro توانسته دوربین قدرتمند خود را در یک بدنه باریک به ضخامت 8.9 میلیمتر جاسازی کند که با ضخامت Pixel 8a برابر است و از سنسور اصلی هم اندازهای بهره میبرد. به همین دلیل، به سختی میتوان باور کرد که برند موتورولا نتوانسته باشد همین کار را انجام دهد و این مسأله واقعاً جای تأمل دارد.
باید گفت که برآمدگیهای دوربین هدف خاصی دارند و این نوع طراحی در واقع کاربردی است. واقعیت این است که تقریباً همه پرچمدارهای اندرویدی مدرن از سختافزار دوربینی استفاده میکنند که به سادگی در بدنههای باریکتر قابل ارائه نیست، به ویژه وقتی صحبت از اپتیکهای موجود میشود. این موضوع همچنین در مورد گوشیهای تاشو نیز صدق میکند که معمولاً باید از کیفیت بهتری برخوردار باشند، اما در عوض فضای کمتری در اختیار دارند. به عنوان مثال، گوشی Pixel 9 Pro Fold ممکن است در جیب شما به ضخامت 10.5 میلیمتر باشد، اما مهندسان گوگل تنها واقعاً 5.1 میلیمتر در هر سمت برای کار دارند، که این مسئله چالشهای قابل توجهی را برای طراحی به همراه دارد.
در مورد گوشیهای سطح ورودی و میانرده، امیدواریم که گوشی Pixel 9a بتواند یک رویکرد معقولتری برای طراحی دستگاهها ارائه دهد. نباید مصرفکنندگان را به اشتباه بیندازیم که دوربین بهتری دارند و همچنین لازم نیست که به یکپارچگی هر قسمت از محصولاتمان، مانند آنچه سامسونگ در طراحیهای اخیر سری A خود انجام داده، دقت کنیم. تا وقتی که این دستگاههای ارزانتر قادر نباشند دوربینهای باکیفیت را در بدنههای خود جا بدهند، کاربران وضوح به طراحیهای کاملاً صاف و بدون برآمدگی را ترجیح میدهند. در هر صورت، تمامی تولیدکنندگان میتوانند در مورد برآمدگیهای دوربین خود به گونهای منطقیتر عمل کنند تا نه تنها در نمایش طراحی، بلکه در ارائه عملکرد واقعی نیز برتری یابند.