GSM-logo
خانهاخبار
یک سال بعد از مهاجرت اپل به USB-C، آیا اپل موفق بوده است؟

یک سال بعد از مهاجرت اپل به USB-C، آیا اپل موفق بوده است؟

به‌نظر می‌رسد که هیچ‌کس نمی‌تواند به‌راحتی با چالش‌های USB-C کنار بیاید و پیروز شود. طلسم USB-C همه را می‌گیرد.

۲۲ مهر ۱۴۰۳

تبلیغات

home_header
product-image

اپل آیفون 16 پرو مکس ظرفیت 256GB رم 8GB

مشاهدهٔ مشخصات فنی و قیمت

مشاهده
product-image

اپل آیفون 15 پرو مکس ظرفیت 256GB رم 8GB

مشاهدهٔ مشخصات فنی و قیمت

مشاهده

از زمان معرفی این استاندارد جهانی در صنعت تکنولوژی، بسیاری از شرکت‌ها سعی کرده‌اند که از مزایای آن بهره‌برداری کنند، اما مشکلات زیادی نیز در راه این پذیرش وجود داشته است.

اپل یک سال پیش مجبور شد تا به‌دلیل فشارهای قانونی اتحادیه اروپا، از پورت لایتنینگ اختصاصی خود که سال‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفت دست بکشد و USB-C را به‌عنوان استاندارد جدید خود در آیفون‌ها پذیرا شود. این تغییر نه تنها برای اپل، بلکه برای میلیون‌ها کاربر آیفون نیز تغییر بزرگی بود. با عرضه سری آیفون 16 و گذشت یک سال از این تغییر، اپل زمان کافی برای آشنایی با مزایا و معایب USB-C داشته است.

سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا اپل توانسته از این فرصت استفاده کرده و تجربه استفاده از USB-C را بهبود بخشد؟ آیا این شرکت موفق شده تا از USB-C به‌گونه‌ای بهره‌برداری کند که کاربران تجربه‌ای بهتری داشته باشند، یا همانند دیگر تولیدکنندگان، با مشکلات مشابه روبرو شده است؟

موفقیت‌های اپل در استفاده از USB-C

Apple-iPhone-15-Pro-Max_USB-C-840w-472h.jpg

تغییر از پورت اختصاصی لایتنینگ به USB-C خود یک پیروزی بزرگ محسوب می‌شود. دیگر نیازی نیست که کاربران کابل‌های مختلفی برای دستگاه‌های مختلف خود حمل کنند. این مسئله نه تنها برای کاربران عمومی، بلکه برای آن‌هایی که کاملاً در اکوسیستم اپل هستند، نیز به معنای کاهش وابستگی به کابل‌های خاص است. از زمان معرفی USB-C در آیفون، تعداد لوازم جانبی که از پورت لایتنینگ استفاده می‌کردند کاهش یافته و اکنون آیفون، آیپد و مک‌بوک همه با لوازم جانبی و کابل‌های USB-C سازگار هستند. به عبارتی، اکنون کاربران می‌توانند از یک کابل مشترک برای شارژ و اتصال دستگاه‌های مختلف اپل و حتی دستگاه‌های اندرویدی و ویندوزی خود استفاده کنند. به‌نظر می‌رسد که این تغییر به نفع مصرف‌کنندگان بوده است.

علاوه بر این، مدل‌های جدید آیفون 15 با قابلیت پشتیبانی از DisplayPort عرضه شده‌اند که امکان انتقال تصویر با کیفیت 4K به مانیتورهای خارجی را فراهم می‌کند. این قابلیت هرچند اصلی‌ترین ویژگی جدید نیست، اما برای پخش ویدیو، ارائه مطالب و حتی استفاده از امکانات جدید گیمینگ اپل در صفحه‌نمایش‌های بزرگ بسیار مفید است. به همین دلیل این ویژگی به‌عنوان یک مزیت اضافی برای کاربران آیفون به حساب می‌آید.

در کنار این، کاربران نسخه‌های Pro آیفون از سرعت فوق‌العاده 10 گیگابیت بر ثانیه برای انتقال داده‌ها بهره‌مند می‌شوند که از توانایی‌های محدود پورت لایتنینگ بسیار فراتر می‌رود. این ویژگی برای افرادی که از حالت‌های ProRes و Cinematic Video اپل برای عکاسی و فیلمبرداری استفاده می‌کنند، یک ضرورت است. اگر نیاز به انتقال سریع داده‌ها از دستگاه دارید، اکنون این امکان وجود دارد — البته به شرطی که کابل مناسب را همراه داشته باشید. هرچند این ویژگی به‌ندرت تبلیغ شده و بسیاری از کاربران آیفون احتمالاً از آن آگاهی ندارند.

چالش‌ها و مشکلات اپل با USB-C

Apple-iPhone-16-Plus-and-iPhone-16-Pro_1-scaled-e1726717064372-840w-472h.jpg

با این حال، موفقیت‌های اپل در استفاده از USB-C همینجا به پایان می‌رسد. در کنار این دستاوردها، چالش‌های جدیدی نیز به وجود آمده است. کاربران معمولی آیفون، به‌ویژه کسانی که از مدل‌های استاندارد آیفون 15، 16 یا آیفون پلاس استفاده می‌کنند، همچنان به سرعت‌های پایین USB 2.0 با سرعت 480 مگابیت بر ثانیه محدود هستند — همان سرعتی که پورت لایتنینگ ارائه می‌کرد. درحالی‌که کاربران نسخه Pro از سرعت‌های بسیار بالاتر بهره‌مند شده‌اند، اپل در مدل‌های استاندارد از کنترلرهای USB ارزان‌تر استفاده کرده است، که این دستگاه‌ها را عملاً یک دهه از فناوری‌های پیشرفته USB-C عقب نگه می‌دارد.

شاید بدتر از این، تفاوت سرعت بین دستگاه‌های اپل است؛ به‌عنوان مثال، آیپد پرو می‌تواند به سرعت 40 گیگابیت بر ثانیه برسد به لطف پشتیبانی از Thunderbolt، اما آیفون‌های استاندارد همچنان درگیر سرعت‌های کند USB 2.0 هستند. این تفاوت‌ها باعث سردرگمی کاربران شده و آن‌ها را وادار به تحقیق و جستجوی بیشتر برای فهمیدن توانایی‌های دستگاه خود کرده است.

Screenshot 2024-10-09 145555.jpg

علاوه بر این، حتی برای کاربران نسخه Pro که می‌توانند از سرعت‌های بالای انتقال داده استفاده کنند، اپل کابل مناسبی را در جعبه دستگاه‌ها قرار نمی‌دهد. کابلی که اپل در جعبه عرضه می‌کند تنها از USB 2.0 پشتیبانی می‌کند و برای استفاده از سرعت‌های بالاتر، کاربران باید کابل‌های گران‌تری را به‌صورت جداگانه خریداری کنند. این سیاست اپل در ارائه یک کابل ارزان و ناکارآمد، باعث ناامیدی و سردرگمی بیشتر مصرف‌کنندگان شده است.

شارژ سریع: یک فرصت از دست رفته

یکی دیگر از حوزه‌هایی که اپل نتوانسته از USB-C به‌خوبی بهره‌برداری کند، شارژ سریع است. گرچه اپل از استاندارد USB Power Delivery (USB PD) استفاده می‌کند، اما هنوز قابلیت‌های سریع‌تر و منعطف‌تر USB PD PPS را به‌طور کامل نپذیرفته است. حتی در مدل‌های Pro، که توانایی شارژ بالاتری دارند، همچنان محدودیت‌هایی وجود دارد. شارژ این دستگاه‌ها زیر 30 وات است و برای شارژ کامل یک آیفون Pro Max بیش از یک ساعت و نیم زمان لازم است. این درحالی است که برخی از رقبا با استفاده از استانداردهای جدیدتر، زمان شارژ را به‌طور قابل‌توجهی کاهش داده‌اند.

اپل به‌نظر می‌رسد بیشتر به فناوری شارژ بی‌سیم MagSafe علاقه‌مند است که در آیفون 16 به 25 وات ارتقاء یافته است. این گرایش اپل احتمالاً به‌دلیل سودآوری بیشتر لوازم جانبی MagSafe است.

یک سال فرصت‌های از دست رفته

ipad-air-sidecar-slack-840w-472h.jpg

با وجود تمام مشکلاتی که مطرح شد، اپل همچنان توانسته است USB-C را به‌خوبی در محصولات خود پیاده‌سازی کند. بسیاری از دستگاه‌ها ویژگی‌های مفیدی را از این پورت به دست آورده‌اند و به‌نظر می‌رسد که اپل توانسته به برخی از موفقیت‌ها دست یابد. با این حال، اپل نتوانسته است از تمام پتانسیل این استاندارد جهانی بهره‌برداری کند و همچنان با مشکلاتی نظیر تفاوت در قابلیت‌ها و عدم شفافیت در ویژگی‌های دستگاه‌ها مواجه است.

در نهایت، اگرچه USB-C نسبت به لایتنینگ بهبود یافته است، اما همچنان مشکلات زیادی در اکوسیستم اپل وجود دارد که کاربران را وادار به جستجو و تحقیق بیشتر برای درک بهتر قابلیت‌های دستگاه خود می‌کند. اپل نتوانسته به‌طور کامل از مزایای USB-C بهره‌برداری کند و همچنان فرصت‌های زیادی را در این مسیر از دست داده است.

انتظارات بالا از اپل و یک محیط گیج‌کننده

انتظار این بود که اپل با رویکرد دقیق و کنترل‌گرای خود، یک محیط USB-C منظم و استاندارد ایجاد کند که دیگران بتوانند از آن الگوبرداری کنند. اما به‌جای آن، اکنون با محیطی پیچیده و گیج‌کننده روبرو هستیم که در آن کاربران نمی‌دانند چرا برخی از ویژگی‌ها کار می‌کنند و برخی دیگر نه.

هیچ برندی نتوانسته است با چالش‌های USB-C به‌خوبی کنار بیاید و پیروز شود، حتی گوگل با مشکلات مشابهی در شارژ گوشی‌های خود مواجه شده است. بنابراین این سوال باقی می‌ماند که چرا اپل باید در این راه موفق شود، آن‌هم زمانی که از ابتدا علاقه‌ای به پذیرش USB-C نداشته است؟

شاید در سال‌های آینده شرایط بهبود یابد و این استاندارد به‌درستی مورد استفاده قرار گیرد، اما بر اساس تجربیات کنونی، نباید به این تغییرات امیدوار بود.

برچسب‌ها: