GSM-logo
خانهاخبار
تصمیم اپل برای همکاری با OpenAI در iOS 18 تا چه اندازه منطقی است؟

تصمیم اپل برای همکاری با OpenAI در iOS 18 تا چه اندازه منطقی است؟

رو آوردن اپل به یک شرکت ثالث برای هوش مصنوعی کار غیرمنتظره و در عین حال جذاب بود، اما این کار تا چه اندازه آرمان‌های این شرکت را زیر سوال خواهد برد؟

۲۹ خرداد ۱۴۰۳

تبلیغات

home_header

یکی از قابلیت‌های جدید و جالب توجه این است که کاربران خاص (حدود ۸ درصد از دارندگان آیفون با گوشی‌های سازگار) می‌توانند از طریق دستیار صوتی سیری، سوالات خود را از سرویس قدرتمند ChatGPT شرکت OpenAI بپرسند. انتظار می‌رفت که اپل به هوش مصنوعی روی بیاورد، اما میزان یکپارچگی و هماهنگی این قابلیت با سیستم‌عامل iOS واقعاً غافلگیرکننده است. پیش از این، هرگز فکر نمی‌کردیم شاهد چنین سطح عمیقی از ادغام و یکپارچگی باشیم.

این رویکرد اپل، یعنی برون‌سپاری برخی از بخش‌های هوش مصنوعی به شرکتی مطرح مانند OpenAI، تصمیمی غیرمنتظره اما در عین حال مؤثر به نظر می‌رسد. این اقدام نشان می‌دهد که اپل حتی در اوج موفقیت، همچنان به دنبال یافتن راه‌حل‌های نوآورانه و همکاری با دیگر بازیگران این عرصه است. این موضوع می‌تواند نویدبخش دوره‌ی جدیدی از پیشرفت‌های هیجان‌انگیز در حوزه‌ی هوش مصنوعی و ادغام آن با محصولات فناوری آینده باشد.

تصمیم اپل برای همکاری با ChatGPT و بعداً روی آوردن به همکاری با سایر شرکت‌های پیشرو در حوزه‌ی هوش مصنوعی مانند گوگل، در نگاه اول عجیب به نظر می‌رسد. به خصوص با توجه به میزان یکپارچگی‌ای که بین این قابلیت‌ها و سیستم‌عامل iOS برقرار شده است، جای تعجب دارد، تا جایی که از خود می‌پرسید آیا این همان اپلی است که می‌شناختیم؟‌!

با این حال، نباید از جنبه‌های منفی این رویکرد غافل شد. اپل مجبور است پس از خروج اطلاعات از دستگاه کاربران، برای حفظ حریم خصوصی و امنیت داده‌ها، به یک شرکت دیگر اعتماد کند. آن‌ها در معرفی این قابلیت‌ها از اصطلاحات پیچیده‌ای استفاده کردند تا وانمود کنند رویکردشان با دیگران متفاوت است – در حالی که در واقع، صحبت از «رمزنگاری در انتقال» است که یک استاندارد رایج در صنعت به شمار می‌رود. این رویکرد، یعنی محافظت از داده‌های کاربران در حین انتقال، بسیار مهم و ضروری است.

اما همچنان یک تفاوت اساسی وجود دارد. جاسازی یک عامل هوش مصنوعی کوچک روی دستگاه و سپس برون‌سپاری کارهای دیگر به شرکت‌های ثالث، با راه‌حل کاملاً داخلی که اپل می‌توانست پیاده کند، متفاوت است. در این حالت، اپل مجبور است به درستی عمل کردنِ شرکت‌های همکار اعتماد کند، در حالی که این رویکرد تا حدودی با روحیه‌ی استقلال و خودکفایی اپل در تضاد است.

با این وجود، بعید به نظر می‌رسد که شرکت‌هایی مانند OpenAI بخواهند با داده‌های کاربران سهل‌انگاری کنند. وقتی شما شرکتی هستید که در کانون توجه دنیای هوش مصنوعی قرار دارید، نمی‌توانید با داده‌های کاربران بازی کنید، چون اینترنت به سرعت شما را زیر سوال خواهد برد. همانطور که قبلاً شاهد بودیم، استفاده از راه‌حل یک شرکت ثالث به جای راه‌حل داخلی، می‌تواند بدون هیچ مشکلی انجام شود. مایکروسافت نیز پیش از این چنین رویکردی را در پیش گرفته است. بعید است که OpenAI یا گوگل یا هر شرکت هوش مصنوعی دیگری کاری انجام دهد که مورد تایید اپل نباشد. قصد زیر سوال بردن نیت این شرکت‌ها را نداریم، اما خب تاریخ دنیای فناوری به ما ثابت کرده که نباید چشم بسته به شرکت‌ها اعتماد کنیم.

گام منطقی بعدی برای اپل می‌تواند توسعه‌ی یک راه‌حل هوش مصنوعی مولد در ابعاد بزرگ‌تر به عنوان یک اقدام تکمیلی باشد. بدون شک، اپل از عهده‌ی این کار برمی‌آید. آن‌ها می‌توانند استعدادهای درخشان را برای توسعه‌ی رقیبی برای Google Gemini یا ChatGPT جذب کنند و از لحاظ مالی نیز توانایی تأمین زیرساخت‌های مورد نیاز چنین پروژه‌ای را دارند. مطمئناً کاربران از یک راه‌حل اختصاصی هوش مصنوعی اپل استقبال خواهند کرد، حتی کاربرانی که از دستگاه‌های اندرویدی استفاده می‌کنند. اما آیا اپل به سراغ این کار خواهد رفت؟

3.jpg

تصمیم اپل برای برقراری ارتباط با یک سرویس هوش مصنوعی شخص ثالث از طریق سیستم‌عامل، کاملاً متفاوت از قراردادن یک اپلیکیشن ساده‌ی مانند یوتیوب روی گوشی‌های آیفون است. این رویکرد این برداشت را ایجاد می‌کند که OpenAI به نوعی توانمندتر از اپل است، چرا که اپل حاضر شده است ChatGPT را به عنوان بخشی از سیری بگنجاند. مطمئناً در دوران رهبری استیو جابز، که بر نوآوری و راه‌حل‌های اختصاصی تأکید داشت، هرگز شاهد چنین رویکردی (مثل شخصی‌سازی رنگ آیکون‌ها) نبودیم. این حرکت اپل، نشان از نوعی سازگاری با شرایط رقابتی و شاید عقب‌نشینی از رویاهای درخشان و بلندپروازانه‌ی گذشته در حوزه‌ی هوش مصنوعی دارد.

شاید بتوان گفت که عبور از دوران استیو جابز و کنار گذاشتن برخی از آرمان‌های حاشیه‌ای آن دوران، به همان اندازه برای اپل یک اتفاق خوب و رو به جلو باشد. در دوره‌ی رهبری استیو جابز، تأکید ویژه‌ای بر نوآوری‌های اختصاصی و درونی سازمان وجود داشت. اما دنیای فناوری با سرعت در حال تغییر است و گاهی اوقات، راه‌حل‌های هوشمندانه و واقع‌بینانه مانند برون‌سپاری بخش‌هایی از پروژه به شرکت‌های متخصص، می‌تواند نتایج درخشان و موفقیت‌آمیزی به همراه داشته باشد.

اکنون باید منتظر ماند و دید که آیا اپل همچنان به برون‌سپاری بخش‌های کلیدی هوش مصنوعی خود ادامه خواهد داد و یا اینکه این رویکرد، صرفاً یک دوره‌ی گذار برای رسیدن به توسعه‌ی یک پلتفرم اختصاصی و انقلابی در هوش مصنوعی اختصاصی خود اپل باشد. زمان، پاسخگوی نهایی این سوال خواهد بود. یک چیز اما قطعی است: این تغییر رویه، نشان‌دهنده‌ی دوره‌ی جدیدی برای اپل است. دوره‌ای که شاید با آرمان‌های گذشته‌ی این شرکت در زمینه‌ی هوش مصنوعی فاصله داشته باشد، اما می‌تواند نویدبخش روزهای موفق و پربار در عرصه‌ی رقابت‌های فشرده دنیای فناوری باشد.

برچسب‌ها: