چرا نمیتوانیم به آینده گوگل بارد اعتماد کنیم؟
بعد از تکامل پر از افت و خیز گوگل اسیستنت آیا جای اعتمادی برای تکیه کردن به هوش مصنوعی آن باقی میماند؟
اواسط هفتهی پیش بود که گوگل رسما اعلام کرد میخواهد نزدیک به ۲۰ ویژگی را از گوگل اسیستنت پاک کند. این حرکت به قدری نامید کننده است که باعث شد تا تعداد زیادی از کاربرها شوکه شوند. البته فکر نمیکنم کسی از این قابلیتها استفادهی خاصی میکرد، با این حال این تغییر یک نشانه از داستان طولانی تکامل گوگل اسیستنت است. این وضعیت در یک کلمه خلاصه میشود: هرج و مرج!
این روشی نیست که شرکتهای دیگر در سال ۲۰۲۴ برای کاربرهای خود پیش بگیرند و مطمئنا نشان از بیاهمیت بودن جایگاه کاربر در گوگل دارد. شرکتهایی مانند اپل روز به روز درحال پیشرفت هستند و توانستهند تا به طور کامل بازار گوشیهای هوشمند را نقشههای بلند مدت خود در آمریکا و جهان قبضه کنند. اپل شاید هدف بسیار بزرگی را دنبال نکند یا سراغ بلند پروازی نرود، اما حداقل این احساس را دارید که همه چیز ثابت و قابل اتکا است، چیزی که در اکوسیستم گوگل به هیچ عنوان مشاهده نمیشود.
اگر بخواهیم موارد اقتصادی و تجاری را در نظر بگیریم میتوانم درک کنم که چرا گوگل کارهایی مانند پاک کردن ۲۰ قابلیت از اسیستنت را انجام داده است. بسیاری از این اپها دیتا مصرف میکنند و دیتای مصرفی آنها نشان میدهد که مردم تمایل بسیار پایینی در استفاده این قابلیتها دارند. پس حذف شدن آنها نباید تاثیر زیادی روی ما داشته باشد، درست است؟
خب جواب این سوال هم بله و هم خیر است. پاک کردن این قابلیتها روی کاغذ ضربهای به ما نمیزند (بجز افراد معدود و عجیبی که از قابلیتهای عجیبتر گوگل اسیستنت استفاده میکردند) ولی انجام دادن این کار زمانی که گوگل اسیستنت خود دوران بحرانی را پشتسر میگذارد پیغام خوبی را به ما نمیدهد. این حرکت به ما یادآور میشود که تمامی این قابلیتهای به درد نخور زمانی از طرف سازندگان پاسخ مثبت دریافت کردند و به اپلیکیشن گوگل اسیستنت اضافه شدهند. این قابلیتها هیچوقت با آمدن آپدیت باگگیری نشدند و برای آنها تبلیغات گسترده انجام نشد. احتمالا پشت ایدههای آنها یک مدیر تولید تشنه به ترفیع نشسته بوده است که فقط میخواسته تا این قابلیتها را اضافه کند تا ترفیع خود را بگیرد.
به طور کلی خبری که هفته پیش منتشر شد گویای حال این روزهای گوگل اسیستنت است. پروژهای که با شور و اشتیاق زیادی آغاز شد و خیلی زود توجهها را به خود جلب کرد تا جایی که باعث شد یکی از محبوبترین نرمافزارهای گوگل، یعنی Google Now، از چرخه رقابت کنار برود. بعد از آن دوران طلایی تنها خبر اضافه شدن و حذف شدن قابلیتهای مختلف به آن میآمد. دستیار صوتی گوگل تقریبا صدایش شنیده میشد حتی جاهایی که با او کار نداشتید و حرف گ را تلفض میکردید روشن میشد. گوگل این مشکل را حل کرد و آن را به شکل جست و جوی صوتی تغییر داد. این قابلیت داخل اکثر اپهای گوگل مثل حالت رانندگی مپ، کیبرد گوگل، ریمایندر و... دیده میشود و حتی زمانی دکمه مخصوص خود را روی برخی از گوشیهای اندرویدی داشت.
شاید باورش سخت باشد اما گوگل آنقدر به اسیستنت اعتماد داشت که برای مارکتینگ آن با برخی از شرکتهای گوشیهای هوشمند قرارداد بست تا دکمهی مخصوص این اپ را روی گوشیهایشان قرار دهند.
از آن سمت سیری که برای مدت زیادی دستمایه خندهی کاربرها بود با سرعت خیلی کندی در حال پیشرفت بود و بعد از گذشت سالها به یک گزینهی بسیار معقول برای کاربرها تبدیل شد. روند رشد سیری طوری نبود که طی یک روز یک میلیون قابلیت به آن اضافه شود، بلکه تلاش شد تا با پشتیبانی مداوم و بهبود آن تبدیل به یک محصول بهتر شود.
برای مقایسه به حال و روز الان گوگل اسیستنت نگاه کنید. طی سالهای متوالی قابلیتهای زیادی به آن اضافه شدند، حذف شدند، اسمشان عوض شد و با برند دیگری عرضه شدند، ترک شدند و یا فراموش شدند و در قبرستان گوگل دفن شدند. نزدیک به پنجاه قابلیت بزرگ و کوچیک گوگل اسیستنت را ترک کردند. نگذارید که صحبت دربارهی استراتژی گوگل برای گوگل هوم را شروع کنم که حرفهایم تمام شدنی نیست.
بعد از گذشت تمام این مشکلات، آیا میتوان به بارد اعتماد کنیم؟ مشخص است که نه. این را به عنوان کسی که سابقهی زیادی در نوشتن دربارهی دنیای تکنولوژی دارد و از نسل طلایی نوکیا تا اپل را دنبال کرده است میگویم من نمیتوانم با وجود سابقه خراب گوگل به بارد اعتماد کنم. حتی نمیتوانم برای ترکیب شدن بارد و اسیستنت، پیکسی و یا حتی Gemini هیجانزده باشم. حتی همین الان هم دستیار هوش مصنوعی متنی گوگل دو سه اسم متفاوت دارد. متاسفانه به همین دلیل که مشخص نیست گوگل چه افق دیدی برای آینده دارد نمیتوانم به طور کامل به پروژهای مانند بارد اعتماد کنم. یادمان باشد گوگل اسیستنت صرفا یک جواب زودهنگام به سیری بود و گوگل بارد هم یک جواب نصف و نیمه به ChatGPT است. هیچکدام از این پروژهها برای طولانی مدت فکر و طراحی نشدهند و یک پاسخ حساب شده به نیاز بازار نیستند. اگر صرفا برای موج سواری یک اپلیکیشن خلق کنید نتیجهای بهتر از تردز و گوگل اسیستنت نخواهد داشت.
آیا این به معنی آن است که هیچوقت از گوگل بارد استفاده نخواهم کرد؟ نه. من هم مانند میلیونها نفر دیگر قرار است برای چند روز هیجان زده شوم، درمورد آن بنویسم و آن را نقد کنم و بعد از این که موجش تمام شد آن را فراموش کنم. این قضیه باعث شده تا اعتماد من نسبت به گوگل خدشه دار شود و فکر میکنم آنها نقشهی طولانی مدتی برای این هوش مصنوعی مبتنی بر متن ندارند.