GSM-logo
خانهاخبار
راهنمایی و رانندگی؛ ترافیک یا گرافیک!

راهنمایی و رانندگی؛ ترافیک یا گرافیک!

گروه خبری GSM : چندی پیش یکی از بانک‌های خصوصی با ارایه‌ی یک طرح تبلیغی موفق ضمن جلب نظر بینندگان، مراتب اعتراض اداره راهنمایی و رانندگی را فراهم آورد به طوری که این اداره نسبت به پاره کردن بیلبوردهای تبلیغی در انظار عمومی اقدام کرد
۱۴ دی ۱۳۸۷

تبلیغات

home_header
 

گروه خبری GSM : چندی پیش یکی از بانک‌های خصوصی با ارایه‌ی یک طرح تبلیغی موفق ضمن جلب نظر بینندگان، مراتب اعتراض اداره راهنمایی و رانندگی را فراهم آورد به طوری که این اداره نسبت به پاره کردن بیلبوردهای تبلیغی در انظار عمومی اقدام کرد.

طرح یاد شده با الگو برداری از تابلوهای راهنمایی و رانندگی (به لحاظ رنگ و فونت انتخابی) و با شعار: "به سرعت خود بیفزایید/ سپرده‌های سودآور سامان" تهیه شده که در روز دوم نصب با مخالفت اداره راهنمایی و رانندگی روبرو شد که این مخالفت از طریق پاره شدن بیلبوردها نمود پیدا کرد.

                 

در پی این حرکت، بانک تبلیغ کننده در اقدامی جالب نسبت به تعویض تابلوها و جایگزینی دو شعار دیگر مسیر تبلیغی خود را ادامه داد:

"به طرف سپرده های سودآور سامان"

و

"احترام به قوانین راهنمایی و رانندگی یک وظیفه‌ی ملی است و بهره‌مندی از سپرده‌های سودآور سامان یک فرصت استثنایی".

در ادامه علی‌رغم اینکه نصب تمامی طرح‌ها به واسطه‌ی مجوزهای اخذ شده از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران بوده است در کمتر از 24 ساعت مراتب اعتراض راهنمایی و رانندگی با پاره شدن مجدد تمامی بیلبوردها نمایان می‌شود...

              

از ادامه‌‌ی نقل این گزارش گذشته و به این بهانه از فرصت استفاده می‌کنم و لازم می‌دانم به مبحث مهم‌تری تحت عنوان سواد بصری عموم اشاره کنم. آنچه که باید دغدغه‌ی امروز اهالی گرافیک و متولیان فرهنگ و هنر کشور قرار گیرد. نقیصه‌ای که تنها روش راهبردی برای رفع آن تلاش برای عمومی کردن این هنر در لایه‌های مختلف اجتماع از طریق ارتقای سطح کیفی آثار تبلیغی است و صد البته در ریشه‌یابی این نقیصه، متهم درجه اول را باید متولیان گرافیک کشور در دهه‌های اخیر و پدیدآورندگان موج گرافیک جشنواره‌ای دانست. موجی که تنها پیامد آن کپی برداری‌های مکرر و آسیب رسان، ایجاد گرافیکی صرفاً تزیینی و سلیقه‌ای به جای کاربردی، مهجوریت گرافیک تبلیغی و نهایتاً فقر سواد بصری بوده است.

              

و البته در آخر پرسش نگارنده از شما:

به عقیده‌ی شما فرهنگ تصویری امروز جامعه توانایی پذیرش چنین تبلیغی را دارد یا اساساً باید با شک و تردید نظاره گر این مساله بود؟ یا به عبارت دیگر به طور کلی طرح تبلیغی یادشده طرح موفقی بوده است یا خیر؟