آیا گلکسی اس ۲۴ اولترا میان گوشیهای هوشمند بهترین طراحی را دارد؟
آیا اولترا اوج زیبایی و قدرت در طراحی سامسونگ است؟ آیا آخرین نسخه آن بهترین طراحی بین گوشی های هوشمند است؟
از پنج سال گذشته تا به امروز طبق ترندی که شرکتها پیش گرفتند بیشتر گوشیها شبیه بهم شدهاند. صفحه نمایش با حداقل حاشیه، یک نقطهی عجیب در بالا گوشی به عنوان دوربین سلفی و ترکیبی از شیشه، آلومینیوم و تیتانیوم در بدنه و در ردههای پایینتر پلاستیک. این فرمولی است که اکثر گوشیهای امروز با آن ساخته میشوند.
مسئلهای که باعث میشود تا گوشیها در رنج قیمتی متفاوت قرار بگیرند و از هم در طراحی نیز متفاوت شوند عمدتا مربوط به اندازه صفحه نمایش، وزن و تعداد دوربین در پشت گوشی است. زمانی که Galaxy S24 معرفی شد برای همه مشخص بود که سامسونگ جدای آوردن قابلیتهای سخت افزاری و اضافه کردن بخش های جدید مثل تیتانیوم به بدنه، زمان زیادی را خرج شخصیسازی نرمافزار کرده است. البته سامسونگ طبق معمول روی اینکه چطور مواد استفاده شده درون ساخت این گوشی برای محیط زیست آسیبزا نیست حرف میزند، اما به طور کلی کسی فکر نمیکنم برای کسی این موضوع مهم باشد!

جدا از معرفی قابلیت Galaxy AI که بسیار جذاب بنظر میرسید، باقی موارد بسیار خسته کننده بودند. نه به دلیل اینکه تغییرات نرمافزاری آن حوصله سربر بنظر میرسید، بلکه برای اکثر مخاطبین مشخص بود که سامسونگ تلاش دارد تا شعار همیشگی «اپل برای اندروید» را حفظ کند. شاید این موضوع در طراحی گوشیها نیز رسوخ کرده، زیرا تفاوت اصلی Galaxy S24 با نسخه قبلی خود تنها تخت شدن صفحه نمایش است. سامسونگ بالاخره از شر خمیدگیهای عجیب گوشی خود خلاص شده، اما آیا این تغییرات کافی است؟
سوالی که از زمان معرفی گوشی تا به امروز ذهنم را مشغول کرده این است که «قدم بعدی» چیست؟ این تنها مشکل سامسونگ نیست، بلکه به طور کلی طراحی گوشیها دارد به چه سمتی میرود و چه آیندهای در انتظار آنهاست؟ یکی از دلایلی که باور دارم گوشیهای تاشو میتوانند آینده طراحی گوشیهای هوشمند باشند همین است که حداقل طراحی خلاقانهای را ارائهای میدهند و مانند باقی گوشیها حوصلهسربر نیستند.
البته حتما با خود میگویید که نویسنده تنها پشت کامپیوترش نشسته و هیچ تجربهای در زمینه طراحی گوشی ندارد. درست میگویید. اما این موضوع دلیل نمیشود که نظر خودم را به عنوان یک مصرف کننده نگویم و به این قضیه نپردازم که داستان طراحی گوشیها خیلی وقت است که تکراری شده. گوگل جایگاه دوربین اختصاصی خود را برای گوشیها داشت که خلاقیت بسیار خوبی بود، اما کمی بعد متوجه شدیم که حتی آن هم در واقع کپی برداری( با ادبانهتر بگوییم تکامل یافته) از Nexus 6P است. کمپانیهای متعددی مانند وانپلاس و Oppo طی یک اقدام عجیب اما جذاب شروع به قرار دادن دوربین در مرکز پشت گوشی کردهند.

اگر بخواهم صادق باشم من وانپلاس اوپن را به عنوان یک گوشی که دوربین در مرکزیت پشت گوشی قرار دارد را دوست دارم. این قضیه کمک شایانی به گرفتن عکس میکند و از طرفی باعث شده تا بهترین دوربین ممکن بین گوشیهای تاشو را داشته باشد. البته شاید بگویید که پیکسل فولد عکسهای بهتری میگیرد که باید بگویم که بیشتر وظیفهی عکس برداری در پیکسل فولد نرمافزاری است، در حالی که وانپلاس اوپن به صورت فیزیکی و با استفاده از سنسور لنز قوی خود عکسهای فوقالعادهای ثبت میکند.

از طرفی بنظر میرسد که سامسونگ قصد شوخی با افرادی را دارد که از تراپیوفوبیا رنج میبرند. طراحی دوربین در گوشیهای سامسونگ صرفا به بیرون زدگیهای زشت محدود میشوند که معمولا حالت سوراخ مانند دارند. حال که سامسونگ بالاخره به استفاده از صفحه نمایش تخت رو آورده شاید انقلاب بعدی در طراحی دوربینها باشد. شاید هم بالاخره یک کاربردی برای دکمه Bixby پیدا کند و آن را برعهده دیگران نگذارد که برایش کاربردی پیدا کنند!
چیز جالبتر این است که اپل هرسال گوشی خود را با همان ظاهر قبلی عرضه میکند و مورد تشویق قرار میگیرد. میمهای مربوط به این قضیه فوقالعاده هستند. در واقعیت اما سامسونگ همانقدر گناهکار است که اپل دستی در کار دارد. سامسونگ طوری طراحی گوشیهای خود را عوض نمیکند که میتوانید از قاب یک گوشی برای گوشی دیگر استفاده کنید! داستان جدید ما طراحان و سازندگان گوشیهای هوشمند همین است که آیا واقعا لازم است که یک طراحی به طور متوالی تکرار شود و همان طراحی در گوشیهای میانرده دیده شود؟

باید ببینیم آینده چه چیزی برایمان رقم خواهد زد و طراحی گوشیهای هوشمند به کجا خواهد رفت. تصور میکنم چیزی که شاهدش هستیم نهایت طراحی گوشیهای هوشمند در زمان فعلی است و شاید به همین دلیل است که خلاقیتهای بیشتری نمیبینیم.