مثلث نوردهی در عکاسی چیست: آشنایی با دیافراگم، شاتر و حساسیت به نور (ایزو)
بدون نور، دنیا در تاریکی مطلق فرومیرفت. انسانها و موجودات، دنیای اطرافشان را میبینند چون بخشی از نوری که به اشیاء میتابد، از سطح آنها منعکس میشود و به چشم میرسد. پس بدیهی است که بدون نور، سخن گفتن از عکاسی و تصویربرداری بیمعناست. عکس خوب، عکسی است که متناسب با هدفی که برایش مشخص شده است، نوردهی شده باشد.
برای تامین و تنظیم نور در عکاسی و حتی در تصویربرداری دو رویکرد کلی وجود دارد:
- بهرهگیری از منابع نور طبیعی و مصنوعی (مثل خورشید، چراغ، نورافکن و فلاش دوربین)
- بهرهگیری از امکانات خود دوربین که از بین آنها مثلث نوردهی اهمیت بیشتری دارد.
بحث درباره منابع نور طبیعی و مصنوعی مجال دیگری میطلبد. لذا در این مقاله فقط مورد دوم، یعنی نوردهی عکس با کمک قابلیتهای خود دوربین را بررسی میکنیم.
مثلث نوردهی در عکاسی چیست؟
دوربینهای عکاسی 3 قابلیت مهم دارند که با کمک آنها میتوانید میزان نوردهی عکس را تنظیم کنید. این سه قابلیت چنین هستند:
- روزنه دیافراگم
- سرعت شاتر
- میزان حساسیت به نور یا «ایزو»
در ادامه هر سه ویژگی و کارکرد آنها را مرور میکنیم.
میزان گشودگی روزنه دیافراگم
روزنه دیافراگم را از جهاتی میتوان به مردمک چشم تشبیه کرد. در دوربینهای اصطلاحا فیلمخور، دیافراگم دریچهای بین لنز و فیلم عکاسی بود که نور پس از عبور از لنز، از طریق آن به فیلم عکاسی میتابید. در دوربینهای دیجیتال، حسگر تصویر جایگزین فیلم عکاسی شده است اما ساختار کلی دوربین و جایگاه دیافراگم همان است، یعنی دیافراگم روزنهای بین لنز و حسگر تصویر است. میزان گشودگی روزنه دیافراگم را میتوان تغییر داد. هرچه روزنه دیافراگم گشودهتر باشد طبیعتا نور بیشتری به حسگر میتابد و با بستهتر شدن روزنه دیافراگم میزان نور ورودی به دوربین کاهش مییابد. با بهرهگیری از همین ویژگی میتوانید میزان نوردهی به عکسهایتان را تنظیم کنید.
میزان گشودگی روزنه دیافراگم را با اعداد خاصی نشان میدهند. توجه داشته باشید که عدد دیافراگم با میزان گشودگی آن نسبت عکس دارد. یعنی هرچه عدد دیافراگم کوچکتر باشد، یعنی روزنه دیافراگم بازتر است، پس نور بیشتری از آن عبور میکند و به حسگر میتابد و بالعکس، هرچه عدد بزرگتر باشد، یعنی روزنه دیافراگم کوچکتر است و نور کمتری با گذر از آن به حسگر میتابد.
تصور کنید تمام تنظیمات دوربینتان ثابت است و فقط میتوانید میزان گشودگی دیافراگم را تغییر دهید. عکس اول را میگیرید و متوجه میشوید که نور کافی نیست. در اینصورت میتوانید دیافراگم را روی عدد کوچکتری تنظیم کنید تا روزنه آن گشودهتر شود. در اینصورت نور بیشتری به حسگر میتابد و عکستان باندازه کافی نور میبیند.
نکته: میزان گشودگی روزنه دیافراگم بر عمق میدان نیز تاثیر میگذارد. هرچه دیافراگم گشودهتر باشد، عمق میدان کاهش مییابد، یعنی ناحیه کمتری از صحنه مقابل، کاملا واضح خواهدبود و نواحی عقبتر و یا جلوتر از آن، وضوح کمتری خواهندداشت. اما هرچه دیافراگم بستهتر باشد، عمق میدان افزایش مییابد، یعنی عمق بیشتری از صحنه مقابل، کاملا وضوح خواهدداشت (تصویر 5).
یادآوری میشود که با بستن دیافراگم، مقدار نور ورودی به دوربین کاهش مییابد. پس در صورت لزوم، برای جبران کمبود نور، میتوان سرعت شاتر را متناسب با آن کاهش و یا درجه «ایزو» دوربین را افزایش داد.
سرعت شاتر
شاتر را میتوان به پلک چشم تشبیه کرد. هرچه چشم را مدت بیشتری باز بگذارید، نور بیشتری وارد چشم میشود و اگر پلکها را ببندید، جلوی ورود نور به چشم را میگیرید.
در دوربینهای فیلمخور، شاتر پردهای بود که در حالت عادی مقابل فیلم عکاسی قرار میگرفت و نمیگذاشت نور به آن بتابد. وقتی عکاس اصطلاحا دکمه شاتر را میفشرد تا عکس بگیرد، شاتر موقتا از مقابل فیلم کنار میرفت و نور و نتیجتاً تصویرِ چشمانداز مقابل روی فیلم میتابید. هنگامی که عکاس دست خود را از روی دکمه شاتر برمیداشت، عکس ثبت میشد و شاتر سر جای اولش بازمیگشت. شاتر در دوربینهای دیجیتال نیز عملکرد مشابهی دارد، با این تفاوت که در دوربینهای دیجیتال، بهجای پرده فیزیکی و واقعی، عملکرد شاتر بصورت الکترونیکی روی حسگر تصویر شبیهسازی شده است، یعنی هر بار که دکمه دوربین را میفشارید و عکس میگیرید، حسگر موقتا روشن میشود تا تصویر منظره مقابل را ثبت کند و وقتی دستتان را از روی دکمه برمیدارید، حسگر تصویر خاموش میشود.
ویژگی مهم شاتر، متغیر بودن سرعت آن است. در اکثر دوربینها و گوشیهای هوشمند امروزی، سرعت شاتر را میتوان تغییر داد و تنظیم کرد.
هرچه سرعت شاتر بیشتر باشد، عکس شما مدت کوتاهتری نوردهی میشود و بالعکس، هرچه سرعت شاتر کمتر باشد، عکس مدت بیشتری نور میبیند. پس اگر در فضای کمنور عکاسی میکنید، میتوانید با کاهش سرعت شاتر، کمبود نور را جبران کنید.
نکته 1: اگر بدون سهپایه عکاسی میکنید، نمیتوانید سرعت شاتر را از حدود معینی کمتر کنید زیرا در غیراینصورت، اثر لرزش طبیعی دستهایتان در عکسها ثبت و عکسها تار میشوند. در اینباره باید به فاصله کانونی لنز هم توجه کنید. معمولا فاصله کانونی لنز هر اندازه باشد، باید سرعت شاتر را حداقل معکوس آن عدد انتخاب کنید تا اثر لرزش دوربین خنثی شود. مثلا اگر فاصله کانونی لنز را روی 300 میلیمتر تنظیم کردهاید، سرعت شاتر حداقل باید 1/300 ثانیه باشد و اگر فاصله کانونی لنز 50 میلیمتر است، سرعت شاتر را حداقل روی 1/50 ثانیه تنظیم کنید.
اگر سهپایه ندارید، برای ثابت نگه داشتن دوربین شاید بتوانید آنرا در محل مناسب و مطمئن مثلا روی میز بگذارید تا هنگام فشردن دکمه، حرکت کمتری داشته باشد.
نکته 2: هرچه سرعت شاتر بیشتر باشد، موضوع عکاسی در قاب تصویر تثبیت یا اصطلاحا فریز (freeze) میشود. اما اگر میخواهید سیر حرکت افراد یا اشیای متحرک را در عکسهایتان نشان دهید، باید سرعت شاتر را کاهش دهید.
تصویر 6 و 7 را با هم مقایسه کنید. هر دو آنها مرغ مگسخوار را در حال پرواز نشان میدهند. مرغ مگسخوار در هر ثانیه 10 تا 15 بار بال میزند و در آن حالت، چشم انسان حرکت بالهای پرنده را واضح تشخیص نمیدهد و آنها را محو و شبحوار میبیند. در عکس 6 شاتر دوربین روی سرعت کم تنظیم شده است. به عبارت دقیقتر، سرعت شاتر دوربین، از سرعت بال زدن پرنده کمتر است و به همین سبب تصویری نسبتا محو از بالها ثبت شده است. اگر عکاس بخواهد سرعت حرکت موجودات یا اشیاء متحرک را به مخاطب نشان دهد میتواند از چنین شیوهای بهره ببرد.
اما در تصویر 7، دوربین بسیار سریع شاتر زده است. به عبارت دقیقتر، سرعت شاتر دوربین در عکس 7 بیش از سرعت بال زدن پرنده است و به همین سبب، بالها در عکس تثبیت (اصطلاحا freeze) شدهاند و بهوضوح دیده میشوند.
هیچیک از ایندو شیوه فینفسه بر دیگری برتری ندارد. عکاس سرعت شاتر را بسته به شرایط یا هدفش کاهش یا افزایش میدهد.
حساسیت به نور یا ایزو (ISO)
«ایزو» میزان حساسیت فیلم یا حسگر دوربین نسبت به نور را مشخص میکند. کسانی که با دوربینهای فیلمخور عکاسی میکنند میدانند که درجه حساسیت هر نوع فیلم نسبت به نور، روی بدنه فیلم عکاسی درج میشود. در روزگاری که مردم با دوربینهای فیلمخور عکاسی میکردند، فیلم ISO 100 بین عموم رایجتر بود. هرچه عدد مذکور بیشتر باشد، یعنی آن فیلم زودتر به نور واکنش نشان میدهد. مثلا اگر شرایط محیط و تنظیمات دوربین یکسان باشد، عکسی که با فیلم ISO 200 میگیرید، پرنورتر و درخشانتر از عکسی خواهدبود که با فیلم ISO 100 ثبت میکنید. دامنهی ایزو در فیلمهای عکاسی معمولا از 50 شروع میشد و تا اعدادی مثل 3200 ادامه مییافت.
قاعده ایزو یا حساسیت به نور بر دوربینهای دیجیتال نیز حاکم است. در دوربینهای دیجیتال، عدد ایزو میزان حساسیت حسگر نسبت به نور را تعیین میکند. در شرایطی که نور کم است، افزایش ایزو میتواند کمبود نور را جبران کند.
فرض کنید در محیطی کمنور و در شرایطی هستید که نمیتوانید سرعت شاتر را خیلی کاهش دهید و حتی وقتی روزنه دیافراگم را تا جای ممکن باز میکنید، باز هم کمبود نور دارید. در اینصورت، برای جبران کمبود نور، افزایش عدد ایزو احتمالا تنها کاری است که میتوان انجام داد.
نکته: در دوربینهای مختلف، اگر ایزو از حدود خاصی بیشتر شود، احتمال بروز نویز در عکسهایتان افزایش مییابد. بههمین علت، قاعدتاً فقط زمانی ایزو را روی اعداد بالا تنظیم میکنیم که چاره دیگری نداشته باشیم. البته هرچه دوربینها پیشرفتهتر میشوند، نویز عکسها حتی در ایزوهای بالا کاهش مییابد. مثلا زمانی حتی ایزو 800 نیز نویزهای محسوسی روی عکس ایجاد میکرد اما امروزه با ایزوهای بسیار بیشتر نیز میتوان عکسهای بسیار باکیفیتی گرفت. حد نهایی ایزو بسته به نوع دوربین فرق میکند. امروزه بسیاری از دوربینهای دیجیتال پیشرفته با حداکثر ایزو 51,200 و حتی بیشتر و بعضی حتی با ایزو 3,000,000 عرضه میشوند.
جمعبندی: مثلث نوردهی در عکاسی
دیافراگم متغیر، سرعت متغیر شاتر و حساسیت متغیر به نور، سه قابلیت مهم دوربینهای عکاسی برای تنظیم نوردهی به عکسها است. اما تامین نور، تنها کارکرد آنها نیست. همانطور که اشاره شد، استفاده بهجا از دیافراگم و سرعت شاتر و حتی ایزو به ایجاد جلوههای چشمگیر و انتقال مفاهیم تصویری نیز کمک میکند. هرچه بیشتر با این قابلیتها کار و به عملکردشان دقت کنیم، بیشتر بر آنها مسلط میشویم.